آموزش نقاشی به کودکان اوتیسم

فواید هنر برای کودک اوتیسم

افراد مبتلا به اوتیسم با یکدیگر بسیار متفاوت هستند، برخی به هنر علاقه ای ندارند، دیگران علاقه کمی به تکنولوژی دارند یا اصلاً علاقه ای ندارند. اما برای آن دسته از کودکان و نوجوانانی که شیفته بیان خلاقانه خود هستند، موسیقی و هنرهای تجسمی دارای طیف وسیعی از مزایای هستند که یافتن آنها در هر جای دیگری دشوار است. استفاده از ترکیبات رنگی جذاب و متنوع در طراحی لباس‌های گروه شب نقاب ، زیبایی و شادابی آن را چندین برابر میکند . بسته به فرد، تنها تعدادی از این مزایا عبارتند از: تجربه بیان خود که به نقاط قوت کلامی نیاز ندارد: همه افراد مبتلا به اوتیسم در ابراز کلامی خود مشکل دارند. بسیاری از آنها غیر کلامی یا تقریباً غیرکلامی هستند. هنر ابزاری برای بیان خود فراهم می‌کنند.

آموزش |آهن |چاپ

-فرصت‌هایی برای رشد اجتماعی: فعالیت‌های هنری اغلب اشتراکی هستند و به گروه موسیقی، تئاتر، گروه‌های رقص و کلاس‌های هنری فکر کنید و به میزانی از تعامل و مشارکت که این کلاس ها نیاز دارند، تجربیات کلاسی معمولی چنین نیست. در واقع برخی از درمانگران مهارت‌های اجتماعی برنامه‌های خود را بر اساس فعالیت‌های هنری به همین دلیل می‌سازند. فرصت‌هایی برای تقویت نقاط قوت: از زمانی که اوتیسم تشخیص داده می‌شود، کودکان مبتلا به اوتیسم به‌خاطر کارهایی که نمی‌توانند انجام دهند مورد قضاوت قرار می‌گیرند و به آنها آموزش داده می‌شود که به همسالان خود برسند. با این حال در هنر، کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب دارای برتری هستند. بسیاری در طراحی، موسیقی و حتی درام کاملاً استعداد دارند.

فرصت‌هایی برای گنجاندن واقعی: گنجاندن کامل کودک مبتلا به اوتیسم در فعالیت‌های اجتماعی یا برنامه‌های ورزشی دشوار است. تفاوت‌های آن‌ها در آن تنظیمات به تعهدات واقعی تبدیل می‌شوند. با این حال در هنر، کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب می توانند به طور کامل به عنوان بخشی از گروه همسالان خود باشند. علایق مادام العمر برای لذت بردن و به اشتراک گذاشتن: کودکان مبتلا به اوتیسم به طور مداوم مهارت های جدید و پیچیده ای را یاد می گیرند تا در دوران کودکی و بزرگسالی نیاز به آنها بیشتر شود. مهارت‌های اجتماعی برای مهدکودک‌ها برای دانش‌آموزان کلاس سوم بی‌ربط است و «اشتراک‌گذاری» تا زمانی که کودک به ۱۱ سالگی برسد، جالب نیست.

چالش های کار هنری با کودکان اوتیسم

در حالی که کودکان مبتلا به اوتیسم سطح ۱ () ممکن است نتوانند به همراه همسالان عادی به آموزش هنر دسترسی داشته باشند، آموزش هنر در کودکان مبتلا به اشکال شدیدتر اوتیسم غیرممکن است. این به این دلیل است که آموزش هنرهای مبتنی بر مدرسه به کودکانی متکی است که دارای طیف وسیعی از مهارت‌ها و توانایی‌هایی هستند که برای اکثر کودکان مبتلا به اوتیسم در دسترس نیست. برای مثال: مهارت های حرکتی ظریف قوی: بسیاری از کودکان و بزرگسالان در طیف اوتیسم در مهارت های حرکتی ظریف مشکل دارند.

این توانایی آنها را در کشیدن نقاشی، استفاده از قیچی یا نواختن ساز به خطر می اندازد. در حالی که اکثر کودکان مبتلا به اوتیسم می توانند این مهارت ها را در طول زمان بیاموزند اما این موارد را با همان سرعت همسالان خود یاد نمی گیرند. پردازش زبان کلامی قوی: وقتی به اکثر کودکان گفته می‌شود «به صفحه ۳ برگرد» دستور را در چند ثانیه پردازش کرده و به آن عمل می‌کنند. با این حال کودکان مبتلا به اوتیسم ممکن است اغلب برای تمرکز، پردازش و سپس عمل به دستورات کلامی نیاز به حمایت داشته باشند. آنها ممکن است نیاز به حمایت یک به یک در یک محیط هنری داشته باشند که ممکن است ارائه آن دشوار باشد زیرا کودکان در مهارت های فنی مانند موسیقی یا رقص مهارت بیشتری پیدا می کنند.

-توانایی برآورده کردن انتظارات مربیان: مربیان خصوصی موسیقی و هنر اغلب انتظارات بالایی از دانش‌آموزان خود دارند. علاوه بر این، آنها ممکن است دانش محدودی از تکنیک های آموزشی داشته باشند. “تامی جک” و “سنوک” از دیگر شخصیت های کارتونی پسرانه هستند که همراه با دوستانشان ماجراجویی می‌کنند . در نتیجه ممکن است از سرعت آهسته ای که کودکان مبتلا به اوتیسم خواندن موسیقی را یاد می گیرند، ناامید شوند. توانایی درگیر شدن با یادگیری گروهی: گنجاندن کودک مبتلا به اوتیسم در اجرای تئاتر یا رقص می تواند بسیار چالش برانگیز باشد به خصوص زمانی که انتظار مهارت وجود دارد. اگر کودک عقب بماند یا ناامید شود، ممکن است کل گروه مختل شود.

-مهارت های حرکتی درشت قوی: کودکان مبتلا به اوتیسم اغلب در مهارت های حرکتی درشت دچار مشکل هستند. این امر گرفتن یا شوت زدن به یک توپ را دشوار می کند و همچنین باعث می شود که با فعالیت هایی مانند رقص یا انواع خاصی از ابزار موسیقی با چالش همراه باشید. شاید بزرگترین چالش برای کودکان مبتلا به اوتیسم که با هنر درگیر می شوند، این فرض است که هنرها نسبت به توانایی شرکت در کلاس های معمولی آکادمیک، ورزش یا فعالیت های روزمره زندگی، اهمیت کمتری برای رشد آنها دارند.

چهار مدل ممکن برای درگیر کردن کودک اوتیستیک در هنر وجود دارد: که شامل برنامه‌های هنری فراگیر، برنامه‌های هنری معلولیت، برنامه‌های هنر درمانی و آموزش خصوصی هنر می باشد، هر یک از اینها مزایا و معایب خود را دارد. آموزش خصوصی هنر یک گزینه ایده آل برای کسانی است که می توانند هزینه آن را بپردازند. نه تنها می‌توان در یک محیط یک به یک به کودک کمک کرد تا مهارت‌های خود را با سرعت خاص خود ایجاد کند، بلکه می‌توان بر علایق، توانایی‌ها و چالش‌های خاص کودک نیز تمرکز کرد.

کودکان مبتلا به اوتیسم متفاوت از همسالان عادی خود یاد می گیرند. مربی با یک بسته ابزار از گزینه های آموزشی اغلب می تواند از وسیله مناسب برای پیدا کردن توانایی های ویژه یک کودک اوتیسم استفاده کند. البته نقطه ضعف اصلی آموزش خصوصی هنر هزینه است. از سوی دیگر اکثر والدین یا سرپرستان مهارت‌هایی را دارند که با کودک در طراحی، نقاشی و آواز کار کنند، اگر زمان و خلق و خوی لازم برای رفتن به آن مسیر را دااز گذشته های دور تاکنون همواره روان شناسان ، معلمان ، کارشناسان توانبخشی و همه افرادی که به نحوی با کودکان استثنایی سر و کار دارند

بدنبال راهی برای حل مسایل ، مشکلات و شناخت نقایص درونی این کودکان بوده و هستند و از آنجا که این کودکان برخلاف کودکان عادی در بیان بسیاری از خواسته ها، هیجانات و مشکلات خود با دشواریهایی روبرو هستند هنر به ویژه نقاشی می تواند به منزله راه حل مناسبی برای آنها باشد و در واقع نقاشی می تواند راه حل رویارویی با مشکلات  را به متخصصان بالینی ، توانبخشی و روان شناسان نشان دهد. نقاشی کودک در اصل یک پیام است و به عنوان ابزاری است که آنچه را که او نمی تواند به لفظ درآورد از آن طریق به ما انتقال می دهد.

نقاشی در کودکان ناتوان ذهنی همچون کودکان عادی بسیار مهم است و آموزش آن در قالبی چون هنردرمانی یا نقاشی درمانی می تواند موجب تسهیل یادگیری و آموزش مهارتهای اجتماعی، مهارتهای ابراز وجود، اعتماد به نفس، کاهش استرس و اضطراب، ایفای نقش و نیز افزایش قدرت شناخت و ادراک در این دسته از کودکان شود. علاوه بر افزایش قدرت درک و شناخت با کمک نقاشی در کودکان ناتوان ذهنی، این هنر می تواند به لحاظ انعطاف پذیری و دارا بودن حس زیبایی شناختی در برنامه های درسی این کودکان انعطاف پذیری ایجاد کرده و یادگیری آنها را در مهارتهایی چون خواندن، نوشتن و محاسبه افزایش دهد.

تأثیر آموزش نقاشی در رشد و تقویت مغزی:

به اعتقاد بسیاری از متخصصان اعصاب و روان، آموزش نقاشی با رشد کودک، رشد پیدا می کند و می تواند در تقویت نیمکره های مغزی دخیل باشد. مطالعات در این زمینه حاکی از آن است که آموزش نقاشی و رنگ آمیزی می تواند لوب پس سری نیمکره راست مغزی را که مسئول پردازش تحریکات دیداری- فضایی است، تقویت کند و در نتیجه موجب می شود که کودک درک بهتری از شکل و رنگ پیدا کند. براساس مطالعات دیگری که در زمینه تأثیر نقاشی بر نیمکره های چپ و راست مغز صورت گرفته، بیانگر آن است که هر دو نیمکره مغزی در درک هنر مؤثرند و آموزش نقاشی و یادگیر ی آن می تواند هر دو نیمکره چپ و راست را فعال کرده و مشکلات ادراکی و شناختی کودکان ناتوان ذهنی را به حداقل رسانیده و کاهش دهد.

کپی کردن یا کشیدن نقاشی از روی مدل می تواند به عنوان یکی از راهکارهای آموزش نقاشی در مورد کودکان ناتوان ذهنی در نظر گرفته شود. طرح‌های لباس مرد آهنی جدید می‌توانند با استفاده از تکنیک‌های مختلفی از جمله چاپ، دوخت، و نساجی اعمال شوند. اقدام اساسی در این زمینه این است که برای شروع به آموزش می توان از این راهبرد استفاده کرد، ولی بهتر است که با پیشرفت نقاشی این راهبرد را با راهبردهای آموزشی دیگر ترکیب کرد. برای کودکان ناتوان ذهنی بهتر است که ابتدا از اشکال هندسی ساده نظیر یک دایره رنگی استفاده کرد و در عین حال که به کودک گفته می شود تا شکلی را شبیه به دایره یا گردی کشیده و رنگ کند. همچنین می توان به آموزش اشکال هندسی، آموزش رنگ، هماهنگی چشم و دست، توجه دیداری و تمرکز نیز پرداخت.

می توان به آموزش نقاشی در گروه نقاشی از روی مدل کپی کردن و یا نقاشی به صورت آزاد و تخیلی استفاده کرد. در هنگام آموزش نقاشی به کودکان ناتوان ذهنی می توان هم به طور فردی و هم به صورت گروهی به آنها آموزش داد. مواردی که باید در این نوع آموزش و روش کار رعایت شود سطح توجه و تمرکز و طرز برخورد، رفتار و تعامل کودک با دیگران و به ویژه با همتایان خود است. معمولا کودکانی که به لحاظ دامنه توجه و تمرکز و یا وضعیت رفتاری، در سطح طبیعی یا ایده آلی نیستند و بعضا اختلالاتی در این زمینه دارند بهتر است که تا جای ممکن و تا رفع این مشکلات و یا تقلیل آنها در برنامه آموزش گروهی قرار نگیرند.

در زمینه کودکان ناتوان ذهنی چون سطح توجه، تمرکز، انگیزه و نیز تعامل با دیگران نظیر کودکان عادی نیست، بهتر است که ابتدا از رویکردهای توانبخشی،و حتی دارودرمانی در کنار آموزش نقاشی به صورت انفرادی استفاده کرد و به تدریج این کودکان را وارد گرده نمود. آموزش نقاشی گروهی، راهکاری آموزشی است که مزایای بیشماری دارد که از میان آنها می توان به تبادل و انتقال افکار جدید، کمک متقابل، بهبود تعامل و ارتباط فردی، توسعه و رشد رفتارهای اجتماعی، اظهارنظر درباره عقاید خود و دیگران اشاره کرد. برای گروه کودکان ناتوان ذهنی معمولا بین 2 تا 5 نفر کودک همتا کافیست. بهتر است که برای این گروه یک رهبر و یا در مواردی ناظر تعیین کرد که به درمانگر یا معلم کمک نماید.

روش دوم بهتر است زیرا مطالعات نشان می دهد که نقاشی گروهی به صورت موضوع آزاد و تخیلی می تواند افکار جدید را بین کودک رد و بدل کرده و نیز موجب افزایش همکاری و تعامل اجتماعی بهتر در آنها شود.ترکیب موسیقی و نقاشی: برای کودکان ناتوان ذهنی در سنین دبستانی و پیش دبستانی می توان موسیقی و نقاشی را با هم ترکیب کرد. موسیقی نیز مانند رنگ برای کودکان جذاب است؛ زیرا ریتم آنرا به خوبی حس می کنند. در ضمن مطالعات روانی- عصبی نشان داده که آموزش نقاشی در کنار گوش دادن به موسیقی می تواند فرآیندهای عالی مغز را که در کورتکس رخ می دهد تقویت کرده و ارتقاء بخشد.

دکمه بازگشت به بالا