خلاصه کتاب دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید ( نویسنده زهرا قلی پور بازکیاگوراب )
خلاصه کتاب دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید ( نویسنده زهرا قلی پور بازکیاگوراب )
کتاب «دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید» اثر زهرا قلی پور بازکیاگوراب، راهنمایی جامع برای درک ریشه های واقعی خوشبختی و مسئولیت پذیری انسان در آفرینش شادی یا غم است. این اثر با تمرکز بر این دیدگاه که غم محصول انتخاب ها و تفسیرهای ماست، به خوانندگان می آموزد چگونه با تغییر نگرش و پرورش عادات مثبت، زندگی سرشار از رضایت و آرامش بسازند.
مقدمه: سفری از رنج تا رضایت با «دیدار با خوشبختی»
در پی کشف راهی برای دستیابی به آرامش درونی و رضایت پایدار از زندگی، کتاب «دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید» اثر ارزشمند زهرا قلی پور بازکیاگوراب، به عنوان یک راهنمای روشنگر خودنمایی می کند. این کتاب، اثری برجسته در حوزه خودسازی و روانشناسی مثبت گرا، خواننده را به سفری عمیق در قلمرو ذهن و ادراک دعوت می کند تا ریشه های واقعی شادی و غم را آشکار سازد. نویسنده با زبانی شیوا و با تکیه بر تجربیات زیسته و آموزه های کاربردی، این باور را مطرح می کند که خوشبختی نه یک سرنوشت محتوم، بلکه انتخابی آگاهانه است که از درون ما آغاز می شود. این اثر چالش برانگیز، پرسشی بنیادین را مطرح می کند: آیا غم، تقدیری اجتناب ناپذیر است یا محصولی از انتخاب ها و تفسیرهای انسانی؟
با مطالعه این خلاصه کتاب دیدار با خوشبختی، شما درکی جامع از فلسفه، پیام های کلیدی و راهکارهای عملی این کتاب ارزشمند کسب خواهید کرد. هدف این مقاله، ارائه نقشه راهی کامل برای درک تمامی ابعاد کتاب است، به گونه ای که حتی بدون مطالعه متن اصلی، بتوانید آموزه های زهرا قلی پور بازکیاگوراب را در زندگی روزمره خود به کار گیرید. این خلاصه، نه تنها به شما کمک می کند تا با مفاهیم اصلی کتاب آشنا شوید، بلکه انگیزه ای قوی برای بازنگری در الگوهای فکری و رفتاری شما ایجاد خواهد کرد و مسیر شما را به سمت یک زندگی شادتر و رضایت بخش تر هموار می سازد.
بخش اول: هسته فلسفی کتاب – خوشبختی چیست و چرا غمگینیم؟
۲.۱. تعریف خوشبختی از نگاه نویسنده: رضایت درونی و آگاهی الهی
از منظر کتاب دیدار با خوشبختی، خوشبختی فراتر از مفاهیم سطحی و زودگذر است. این کتاب خوشبختی را رضایت عمیق از زندگی و توانایی حضور کامل در لحظه حال تعریف می کند. زهرا قلی پور بازکیاگوراب تاکید می کند که خوشبختی یک احساس درونی است که نه در عوامل بیرونی، بلکه در ذهن و قلب ما ساخته و تجربه می شود. یکی از ارکان اصلی این تعریف، آگاهی از حمایت بی دریغ خداوند است. باور به محبت و لطف الهی، ستونی محکم برای آرامش درونی و غلبه بر ناراحتی ها به شمار می رود. زمانی که فرد به این باور عمیق دست یابد که همواره تحت عنایت پروردگار است، بسیاری از دلایل ظاهری برای غم و اضطراب رنگ می بازند. این دیدگاه به ما می آموزد که حتی در مواجهه با چالش ها و اتفاقات ناخوشایند، حکمتی نهفته است که به رشد و تعالی ما کمک می کند و نباید در خشم، ترس یا اضطراب غرق شد.
۲.۲. «غم را خدا نیافرید، انسان آفرید»: تبیین این دیدگاه
محور اصلی فلسفی کتاب در عنوان فرعی آن نهفته است: «غم را خدا نیافرید انسان آفرید». این جمله به روشنی بر نقش محوری انسان در آفرینش تجربه های درونی خود تاکید دارد. نویسنده به تفصیل شرح می دهد که غم و رنج، عمدتاً نتیجه افکار، انتخاب ها و تفسیری هستند که ما از اتفاقات پیرامونمان داریم. این بدان معنا نیست که سختی ها و مشکلات وجود ندارند، بلکه نحوه واکنش و نگرش ما نسبت به آن هاست که تعیین کننده احساس نهایی ما خواهد بود. هر رویداد، حتی اگر در ظاهر ناگوار باشد، می تواند حاوی درس ها و حکمت هایی باشد که به رشد و تکامل ما کمک کند. درک این حقیقت، قدرت عظیمی به فرد می بخشد؛ قدرتی برای تغییر زاویه دید و تبدیل تهدیدها به فرصت ها. این مسئولیت پذیری شخصی در قبال احساساتمان، گام اول و اساسی در مسیر رهایی از افکار منفی و رسیدن به خوشبختی است.
۲.۳. تفاوت خوشبختی و موفقیت: فراتر از دستاوردهای بیرونی
در جامعه ای که غالباً موفقیت های بیرونی نظیر ثروت و جایگاه اجتماعی را مترادف با خوشبختی می داند، کتاب دیدار با خوشبختی به وضوح مرز بین این دو مفهوم را تبیین می کند. نویسنده بیان می دارد که موفقیت، هرچند می تواند بخشی از رضایت از زندگی را فراهم آورد، اما هرگز تمامی ابعاد خوشبختی را در بر نمی گیرد. چه بسا افرادی که به اوج موفقیت های مالی و علمی دست یافته اند، اما از آرامش و رضایت درونی محرومند.
این کتاب با ذکر مثال هایی الهام بخش از زندگی افراد موفق و ثروتمند مانند بیل گیتس و وارن بافت، بر اهمیت بخشش و کار خیر در کنار ثروت تاکید می کند. بیل گیتس، در اوج ثروت و قدرت، نیمی از دارایی خود را به کارهای خیریه اختصاص داد و از مدیریت مایکروسافت کناره گرفت تا به رویای اصلی زندگی اش، یعنی بهبود وضعیت دنیا، جامه عمل بپوشاند. همچنین، سرمایه گذاری او در کمپانی رقیب، اپل، در زمانی که این شرکت در آستانه ورشکستگی بود، نمونه ای بارز از بخشش و حمایت بی چشمداشت است. وارن بافت نیز، با کمک های مالی گسترده به بنیاد بیل گیتس، این فلسفه را به اثبات رسانده است. این نمونه ها نشان می دهند که خوشبختی واقعی، نه در انباشت دارایی، بلکه در بخشیدن، خدمت به دیگران و یافتن معنای عمیق تر در زندگی نهفته است. علم آموزی نیز، اگر با هدف پیشی گرفتن از دیگران باشد، نمی تواند خوشبختی پایدار بیاورد، زیرا حس رقابت و حسادت، رضایت درونی را از بین می برد. در واقع، موفقیت زمانی به خوشبختی بدل می شود که با نیت خالص و همراه با آرامش و رضایت درونی باشد.
بخش دوم: راهکارهای عملی برای «ورود به جاده خوشبختی»
۳.۱. از کجا آغاز کنیم؟ «چاره چیست؟»
پس از درک مبانی فلسفی دیدار با خوشبختی، این سوال مطرح می شود که چگونه می توان این آموزه ها را به مرحله عمل رساند. نویسنده با بخش «چاره چیست؟» به این پرسش کلیدی پاسخ می دهد و پنج اصل کاربردی را برای صدچندان کردن لذت سفر به سوی خوشبختی ارائه می کند. این اصول، نقشه ای برای آغاز تغییر و حرکت در مسیر صحیح است.
یکی از جذاب ترین بخش های این فصل، داستانک «شاه بیمار و لباس خوشبختی» است. در این داستان، پادشاهی بیمار برای یافتن درمان، به دنبال لباسی از یک فرد خوشبخت می گردد، اما در نهایت درمی یابد که هیچ کس خود را کاملاً خوشبخت نمی داند، جز مردی فقیر که لباس ندارد! این داستان نمادین، پیام قدرتمندی را منتقل می کند: خوشبختی واقعی در دارایی های مادی و جایگاه بیرونی نیست، بلکه در رضایت درونی، آزادی از تعلقات و قناعت نهفته است. این حکایت، به ما یادآوری می کند که برای یافتن شادی و آرامش، باید به جای جستجو در بیرون، به درون خود بازگردیم و قدردان آنچه داریم باشیم.
۳.۲. قدرت زندگی در لحظه حال و ذهن آگاهی: رهایی از گذشته و آینده
یکی از مهمترین درس های کتاب دیدار با خوشبختی، اهمیت زندگی در لحظه حال و خوشبختی است. ذهن انسان اغلب در گذشته ای که دیگر وجود ندارد یا آینده ای نامعلوم درگیر است و این درگیری، منبع اصلی بسیاری از اضطراب ها و نگرانی هاست. نویسنده با جمله «این لحظه همان گونه است که باید باشد»، بر پذیرش کامل واقعیت فعلی تاکید می کند. این پذیرش به معنای منفعل بودن نیست، بلکه به معنای رهایی از مقاومت بیهوده در برابر آنچه هست و تمرکز بر آنچه می توانیم در همین لحظه انجام دهیم.
کتاب مراحل ساده و کاربردی را برای تمرینات ذهن آگاهی برای شادی ارائه می دهد که به افراد کمک می کند تا از قید گذشته و نگرانی های آینده رها شوند. این تمرینات شامل توجه آگاهانه به تنفس، مشاهده بدون قضاوت افکار و احساسات، و تمرکز بر حواس پنج گانه در فعالیت های روزمره است. با انجام منظم این تمرینات، فرد می تواند حضور بیشتری در زندگی خود داشته باشد و لحظات را عمیق تر تجربه کند. ذهن آگاهی همچنین راهکاری موثر برای نحوه مواجهه با خشم، ترس و اضطراب است؛ به جای غرق شدن در این احساسات، ذهن آگاهی به ما امکان می دهد آن ها را مشاهده کرده، ماهیت زودگذرشان را درک کنیم و بدون واکنش های هیجانی، از آن ها عبور کنیم.
۳.۳. قانون انتقال و معجزه شکرگزاری: تغییر فرکانس زندگی
یکی از مفاهیم قدرتمند و تاثیرگذار در کتاب دیدار با خوشبختی، قانون انتقال و جذب خوشبختی است. زهرا قلی پور بازکیاگوراب توضیح می دهد که چگونه حفظ حال خوب و اهمیت شکرگزاری در زندگی، می تواند مسیر رسیدن به خواسته ها و آرزوها را هموار کند. قانون انتقال بیان می کند که اگر در مسیر رسیدن به هدف، بتوانیم حال درونی خود را مثبت و شاکرانه نگه داریم، کائنات به گونه ای هماهنگ می شود که ما را به مقصد مطلوب برساند.
نویسنده با تبیین ساده ای توضیح می دهد که چرا مغز ما نمی تواند همزمان شکرگزار و گله مند باشد. از نظر علمی و روانشناسی، تمرکز بر شکرگزاری و قدردانی، مدارهای مثبت مغز را فعال می کند و مانع از پردازش همزمان افکار منفی می شود. این مکانیزم، ما را در «مدار خیر و خوبی» نگه می دارد و به جذب اتفاقات مثبت کمک می کند. پرورش نگرش شکرگزاری در زندگی روزمره، از طریق نوشتن دفتر شکرگزاری، تکرار عبارات سپاسگزارانه یا صرفاً توجه آگاهانه به نعمت های موجود، می تواند یک تغییر اساسی در کیفیت زندگی ایجاد کند و ما را به سوی شادکامی رهنمون سازد.
«غم را خدا نیافرید، انسان آفرید؛ خوشبختی واقعی در رضایت درونی و حضور در لحظه حال است، نه در پیگیری بی وقفه موفقیت های بیرونی.»
بخش سوم: مسئولیت پذیری، عادات و ادراک در مسیر خوشبختی
۴.۱. انتخاب گر باشیم نه قربانی: مسئولیت پذیری شخصی
مسئولیت پذیری شخصی در قبال خوشبختی، ستون دیگری است که کتاب دیدار با خوشبختی بر آن تاکید می کند. این کتاب، خواننده را به ترک نقش قربانی و پذیرش نقش یک انتخاب گر فعال در زندگی فرامی خواند. نویسنده به تفاوت میان «کنترل کننده های داخلی» و «کنترل کننده های خارجی» زندگی می پردازد. افرادی که کنترل کننده های داخلی قوی دارند، معتقدند که سرنوشت و خوشبختی شان در دستان خودشان است و با انتخاب ها و تلاش هایشان می توانند تغییر ایجاد کنند. در مقابل، کسانی که به کنترل کننده های خارجی باور دارند، عوامل بیرونی مانند شانس، سرنوشت یا دیگران را مسئول وضعیت خود می دانند.
کتاب به وضوح نشان می دهد که ما آزاد و صاحب اختیار آفریده شده ایم و انتخاب نوع واکنش ما به اتفاقات، کاملاً در دست خودمان است. داشتن یک فلسفه شخصی قوی در مواجهه با مشکلات، به ما کمک می کند تا به جای غرق شدن در ناامیدی، به دنبال راه حل باشیم. مزایای روانیِ داشتن حق انتخاب، شامل افزایش عزت نفس، کاهش استرس و احساس کنترل بیشتر بر زندگی است. داستانک «پسرک تنبل و راهکار شیوانا» در این بخش، به زیبایی این مفهوم را illustrate می کند؛ پسرکی که از شرایط خود گله مند است و شیوانا به او یادآوری می کند که تنها راه تغییر وضعیت، مسئولیت پذیری و عمل از جانب خود اوست.
۴.۲. ساخت عادت های پایدار برای یک زندگی شاد
تغییرات پایدار در زندگی، ریشه در ساخت عادت های پایدار برای زندگی شاد دارد. زهرا قلی پور بازکیاگوراب در کتاب دیدار با خوشبختی، به اهمیت شکل گیری عادت های مثبت برای دستیابی به خوشبختی می پردازد. او توضیح می دهد که چگونه یک عادت جدید شکل می گیرد و چرا برای پایداری آن نیاز به آگاهی و تکرار است.
کتاب هفت مرحله عملی و کاربردی را برای ایجاد عادت های مثبت و پایدار ارائه می دهد که می تواند شامل موارد زیر باشد:
- شناسایی عادت مطلوب: دقیقاً مشخص کنید چه عادتی می خواهید ایجاد کنید.
- تعیین محرک: عاملی را پیدا کنید که شروع کننده عادت جدیدتان باشد.
- شروع کوچک: عادت را در مقیاس بسیار کوچک و قابل اجرا آغاز کنید.
- تعهد به تکرار: به صورت منظم و روزانه آن عادت را انجام دهید.
- پاداش دهی به خود: پس از انجام عادت، به خود پاداش دهید تا مغزتان آن را با حس خوب مرتبط کند.
- پیگیری و ارزیابی: پیشرفت خود را ثبت و بررسی کنید.
- پایداری در چالش ها: در مواجهه با موانع، تسلیم نشوید و دوباره شروع کنید.
با پیروی از این مراحل، می توان به تدریج عادت های سازنده ای مانند شکرگزاری روزانه، تمرین ذهن آگاهی یا فعالیت بدنی منظم را در زندگی نهادینه کرد که به طور مستقیم بر خوشبختی و رضایت ما تاثیر می گذارند.
۴.۳. قضاوت ممنوع: درک تفاوت ها و اهمیت ادراک
درک تاثیر ادراک بر خوشبختی و اجتناب از قضاوت، یکی دیگر از ارکان مهم آموزه های کتاب دیدار با خوشبختی است. نویسنده با این جمله که «شما محدود به ادراکتان هستید»، به ما یادآوری می کند که جهان را نه آن طور که هست، بلکه آن طور که خودمان تفسیر می کنیم، می بینیم. ادراک هر فرد، تحت تاثیر تجربیات، باورها، ارزش ها و فرهنگ اوست، بنابراین تفاوت در ادراک ها و ارزش گذاری ها امری طبیعی است.
کتاب با اشاره به «قانون چهار فصل» و تجربه شخصی، به پذیرش تغییرات و تنوع در زندگی تاکید می کند. همان طور که طبیعت چهار فصل متفاوت دارد و هر یک زیبایی ها و چالش های خاص خود را، زندگی انسان نیز مملو از تغییرات است و پذیرش این تغییرات، کلید آرامش است. جلوگیری از قضاوت در روابط و تعارض ها، از طریق درک این تفاوت ها میسر می شود. زمانی که می پذیریم دیگران دنیای متفاوتی در ذهن دارند و با ارزش های متفاوتی زندگی می کنند، قادر خواهیم بود با همدلی بیشتری با آن ها ارتباط برقرار کنیم و از برداشت های شتاب زده و قضاوت های ناسنجیده بپرهیزیم. این رویکرد به کاهش تنش ها و ایجاد روابطی سالم تر و شادتر کمک می کند.
بخش چهارم: ارتباطات و تاثیر آن بر خوشبختی
۵.۱. سرچشمه شادی برای دیگران باش: اهمیت محبت و مهربانی
کتاب دیدار با خوشبختی تاکید زیادی بر نقش ارتباطات و تعاملات مثبت در خوشبختی فردی و جمعی دارد. نویسنده با این دیدگاه که «سرچشمه شادی برای دیگران باش»، اهمیت محبت، مهربانی و بخشندگی را برجسته می کند. این نگاه، فراتر از خودخواهی های فردی، به انسان توصیه می کند که با رفتارهای مثبت خود، حلقه ای از خیر و صلاح را در جامعه ایجاد کند.
جمله «هر انسانی حلقه ایست طلایی در زنجیر خیر و صلاح من»، بیانگر این حقیقت است که رفاه و خوشبختی ما، با رفاه و خوشبختی دیگران در هم تنیده شده است. وقتی به دیگران محبت می کنیم، نه تنها حال آن ها را بهتر می کنیم، بلکه حس رضایت و آرامش عمیقی در درون خود تجربه می کنیم. این بخشش و مهربانی، بازتابی مثبت در زندگی خودمان دارد و چرخه ای از انرژی مثبت را به جریان می اندازد. نویسنده با آوردن داستانک ها و مثال هایی، خواننده را تشویق می کند تا فرصت کمک به دیگران را از دست ندهد و با هر عمل کوچک مهربانی، به ساختن دنیایی شادتر کمک کند. این رویکرد، در راستای اصول روانشناسی مثبت گرا، نشان می دهد که بخشش و خدمت، از عوامل کلیدی شادکامی پایدار هستند.
۵.۲. مهره مار در ارتباطات: شناخت دنیای مطلوب افراد
برای ایجاد ارتباطات موثر و سازنده، نیاز به درکی عمیق تر از دنیای درونی افراد داریم. کتاب دیدار با خوشبختی این مفهوم را تحت عنوان «مهره مار در ارتباطات» مطرح می کند، که البته منظور از آن، به هیچ وجه فریبکاری نیست، بلکه شناخت هنرمندانه خواسته ها، ارزش ها و ادراکات دیگران است. نویسنده به ما می آموزد که هر فردی دارای «دنیای مطلوبی» در ذهن خود است؛ مجموعه ای از آنچه برایش ارزشمند، مهم و خوشایند است.
با درک این دنیاهای مطلوب، می توانیم ارتباطات خود را به گونه ای تنظیم کنیم که هم نیازهای ما برآورده شود و هم نیازهای طرف مقابل. این شناخت، به ما کمک می کند تا با همدلی و احترام بیشتری با دیگران تعامل کنیم، از سوءتفاهم ها جلوگیری کرده و روابطی عمیق تر و پایدارتر بسازیم. این مهارت در جلوگیری از قضاوت در روابط و حل تعارضات بسیار حیاتی است. زمانی که به جای تحمیل دیدگاه خود، سعی در فهمیدن دنیای مطلوب دیگری می کنیم، پلی ارتباطی قوی تر ایجاد می شود که منجر به خوشبختی و رضایت در هر دو طرف خواهد شد.
«ذهن آگاهی و شکرگزاری، دو بال پرواز به سوی لحظه حال هستند که ما را از بند گذشته و نگرانی های آینده رها می سازند.»
نتیجه گیری: اکنون زمان آن است که انتخاب کنید و عمل کنید!
کتاب «دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید» اثر زهرا قلی پور بازکیاگوراب، فراتر از یک کتاب خودیاری صرف، یک فلسفه زندگی را ارائه می دهد که بر قدرت بی بدیل انسان در آفرینش خوشبختی یا غم تاکید دارد. پیام اصلی و محوری این اثر این است که غم نه تقدیری الهی، بلکه نتیجه انتخاب ها، افکار و تفسیرهای ما از جهان است. این کتاب به ما می آموزد که خوشبختی یک احساس درونی است که در لحظه حال و از طریق رضایت از زندگی، اهمیت شکرگزاری در زندگی، مسئولیت پذیری شخصی و زندگی در لحظه حال و خوشبختی حاصل می شود.
از مفاهیم کلیدی همچون «قانون انتقال» و تاثیر ادراک بر واقعیت گرفته تا راهکارهای عملی برای ساخت عادت های پایدار برای زندگی شاد و تمرینات ذهن آگاهی برای شادی، دیدار با خوشبختی یک جعبه ابزار جامع برای تحول فردی ارائه می کند. این کتاب به ما نشان می دهد که چگونه می توانیم با ترک نقش قربانی و پذیرش نقش انتخاب گر، کنترل زندگی خود را به دست گیریم و با درک تفاوت ها و اجتناب از قضاوت، ارتباطات سالم تری برقرار کنیم.
اکنون، با درکی عمیق تر از پیام های این کتاب، زمان آن فرا رسیده است که آموزه های آن را در زندگی روزمره خود به کار گیرید. خوشبختی یک مقصد نیست، بلکه مسیری است که با هر انتخاب آگاهانه، هر فکر مثبت و هر عمل مسئولانه، ساخته می شود. با تمرین و به کارگیری این آموزه ها، شما نیز می توانید رهایی از افکار منفی را تجربه کنید و به راهکارهای رسیدن به خوشبختی از دیدگاه زهرا قلی پور دست یابید و زندگی سرشار از رضایت و آرامش را برای خود بیافرینید. برای درک عمیق تر و بهره مندی کامل از جزئیات و داستانک های الهام بخش این اثر، مطالعه خود کتاب دیدار با خوشبختی: غم را خدا نیافرید انسان آفرید به شدت توصیه می شود.
سوالات متداول
کتاب «دیدار با خوشبختی» برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمامی علاقه مندان به خودسازی و توسعه فردی، جویندگان خوشبختی و رضایت از زندگی، افرادی که با افکار منفی، استرس، ترس یا اضطراب دست و پنجه نرم می کنند و مایلند مسیر زندگی خود را به سمت شادی و خشنودی تغییر دهند، بسیار مناسب است. همچنین دانشجویان و پژوهشگران حوزه روانشناسی مثبت گرا و معنویت نیز می توانند از آن بهره ببرند.
مهم ترین پیام کتاب «دیدار با خوشبختی» چیست؟
مهم ترین پیام کتاب این است که غم و بدبختی محصول انتخاب ها و تفسیرهای انسانی هستند، نه سرنوشت محتوم یا تقدیر الهی. انسان قدرت دارد با تغییر نگرش، مسئولیت پذیری شخصی و پرورش عادات مثبت، خوشبختی و رضایت درونی را برای خود بیافریند.
آیا این کتاب راهکارهای عملی برای حل مشکلات ارائه می دهد؟
بله، کتاب «دیدار با خوشبختی» علاوه بر بیان مفاهیم فلسفی، راهکارهای عملی و کاربردی متعددی را برای رسیدن به خوشبختی ارائه می دهد. این راهکارها شامل تمرینات ذهن آگاهی، اصول شکرگزاری، مراحل ساخت عادت های پایدار، و شیوه های بهبود ارتباطات و جلوگیری از قضاوت است.
نویسنده کتاب «دیدار با خوشبختی» کیست؟
نویسنده این کتاب زهرا قلی پور بازکیاگوراب است.
کتاب «دیدار با خوشبختی» در کدام حوزه طبقه بندی می شود؟
این کتاب در حوزه های روانشناسی مثبت گرا، خودیاری (self-help)، توسعه فردی، معنویت و فلسفه زندگی طبقه بندی می شود و به موضوعاتی مانند خوشبختی، غم، مسئولیت پذیری، ذهن آگاهی و شکرگزاری می پردازد.