خلاصه کتاب سه گانه خاورمیانه: جنگ، عشق، تنهایی ( نویسنده گروس عبدالملکیان )

خاورمیانه |کتاب

خلاصه کتاب سه گانه خاورمیانه: جنگ، عشق، تنهایی ( نویسنده گروس عبدالملکیان )

کتاب سه گانه خاورمیانه اثر گروس عبدالملکیان، سفری عمیق به قلب دردها و امیدهای این سرزمین است. این مجموعه شعر بی نظیر، با مضامین جنگ، عشق و تنهایی، تصویری ریشه ای از تجربه زیسته انسان معاصر در این جغرافیای پرآشوب ارائه می دهد.

گروس عبدالملکیان، شاعر برجسته معاصر ایران، با خلق «سه گانه خاورمیانه»، اثری ماندگار و تأمل برانگیز را به ادبیات فارسی هدیه کرده است. این کتاب نه تنها یک مجموعه شعر، بلکه روایتی پیوسته و چندوجهی از دردهای مشترک انسانی در منطقه ای است که قرن هاست آبستن حوادث و چالش های عمیق بوده است. این اثر که در کارنامه ادبی عبدالملکیان جایگاهی شاخص دارد، مخاطب را به سفری در عمق مفاهیم بنیادین هستی، یعنی جنگ ویرانگر، عشق نافرجام و تنهایی گریزناپذیر فرامی خواند. شاعر با زبانی شیوا و تصاویری بدیع، این سه مضمون را به گونه ای درهم تنیده که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به بازتاب صدای انسان دردمند در هر کجای جهان بدل می شود. این مقاله به تحلیل ساختار نوآورانه، مضامین اصلی و سبک منحصر به فرد این اثر می پردازد تا ارزش ادبی و انسانی آن را از ابعاد گوناگون روشن سازد و جایگاه آن را در شعر معاصر فارسی تبیین کند.

ساختار و معماری ویژه: مجموعه شعری پیوسته چیست؟

یکی از برجسته ترین ویژگی های «سه گانه خاورمیانه»، ساختار روایی منحصر به فرد آن است که شاعر خود آن را «مجموعه شعری پیوسته» می نامد. این مفهوم، فراتر از یک طبقه بندی صرف، به شیوه ای عمیق و هوشمندانه در بافت اثر تنیده شده است. عبدالملکیان در مقدمه کتاب تصریح می کند که شعرهای این مجموعه، هم به صورت مستقل دارای معنا و زیبایی هستند و هم در پیوستگی با یکدیگر، روایتی واحد و عمیق تر را شکل می دهند. این رویکرد، مرزهای سنتی میان «مجموعه شعر» (که شعرهای پراکنده را در بر می گیرد) و «منظومه» (که دارای یک خط داستانی یا مضمونی کاملاً واحد است) را در هم می شکند و یک فرم ادبی نوین خلق می کند.

۳۱ شعر بی عنوان این مجموعه، مانند پازل هایی هستند که هر قطعه به تنهایی چشم نواز است، اما در کنار هم تصویری کامل و تأثیرگذار از خاورمیانه را ترسیم می کنند. این پیوستگی، در سطوح مختلفی از جمله تکرار موتیف ها، فضاسازی های مشترک، و پیشرفت مضمونی قابل مشاهده است. خواننده می تواند هر شعر را به صورت مجزا بخواند و از آن لذت ببرد، اما اگر کتاب را از ابتدا تا انتها دنبال کند، متوجه یک سیر تحولی در احساسات، روایت ها و مفاهیم می شود که تجربه خوانش را به مراتب غنی تر و عمیق تر می سازد. این ساختار، خواننده را به یک کاوش فعالانه در متن دعوت می کند؛ کشف ارتباطات پنهان میان سطرها، بندها و شعرها، خود بخشی از لذت مطالعه این اثر است.

قیاس شاعر میان این ساختار و انسان ها در هستی که مختارند و مجبور، به عمق فلسفی این معماری می افزاید. انسان ها به ظاهر مستقل و صاحب اختیارند، اما در بطن هستی و در ارتباط با دیگران، سرنوشت و هویتشان شکل می گیرد و مجبور به پذیرش برخی از شرایط اند. این تمثیل، نه تنها ساختار کتاب را توضیح می دهد، بلکه خود به یکی از مضامین اصلی اثر، یعنی پیوند ناگسستنی سرنوشت انسان ها در بستر یک جغرافیای مشترک اشاره دارد. این ظرافت در طراحی ساختار، «سه گانه خاورمیانه» را به اثری برجسته و قابل تأمل در ادبیات معاصر فارسی تبدیل کرده است؛ اثری که در آن فرم و محتوا به شکلی ارگانیک و تفکیک ناپذیر در هم تنیده اند.

تحلیل مضامین اصلی: سه گانه درهم تنیده

«سه گانه خاورمیانه» همان طور که از عنوانش پیداست، بر سه ستون اصلی جنگ، عشق و تنهایی استوار است. این سه مفهوم نه تنها به صورت مجزا، بلکه در پیوندی ناگسستنی و دیالکتیکی با یکدیگر، تار و پود این مجموعه شعر را تشکیل می دهند. شاعر با هنرمندی تمام، نشان می دهد که چگونه این مضامین در زندگی مردم خاورمیانه درهم تنیده شده اند و چگونه هر یک، بر دیگری تأثیر گذاشته و از آن متأثر می شود.

جنگ: روایتگری از زخم های بی کران

جنگ در اشعار گروس عبدالملکیان، صرفاً یک رویداد بیرونی یا مجموعه ای از نبردهای نظامی نیست، بلکه به مثابه واقعیتی درونی در جان و روح مردم خاورمیانه، عمیقاً ریشه دوانده است. این جنگ، از میدان های نبرد فراتر رفته و به تاروپود زندگی روزمره، به خاطرات جمعی و فردی، و حتی به زبان و اندیشه انسان ها نفوذ کرده است. شاعر با تصویرسازی های تکان دهنده و ملموس، تبعات مخرب و پنهان جنگ را به نمایش می گذارد؛ از کودکان بی گناهی که فرصت کودکی کردنشان ربوده شده، تا شهرهایی که دیگر تنها ویرانه ای از آن ها باقی مانده و آینده هایی که در غبار بی انتهایش محو گشته اند.

عبدالملکیان با پرهیز از شعارزدگی، به سراغ جزئیات زندگی انسان هایی می رود که زخم های جنگ را نه بر تن، بلکه بر روح خود حمل می کنند. او از مرگ هایی می گوید که عادی شده اند، از اندوه هایی که هرگز تسکین نمی یابند، و از غیبتی که به بخشی جدایی ناپذیر از هستی تبدیل شده است. شعر او نه تنها بازتاب دهنده ویرانی های فیزیکی، بلکه کاوشگر زخم های روانی و عمیقی است که نسل ها را درگیر خود ساخته و تاثیری ماندگار بر حافظه تاریخی و فردی برجای گذاشته است.

غریبگی نکن / نکن غریبگی پسرم! / این جا خاورمیانه است / و هر کجای خاک را بکنی / دوستی، عزیزی، برادری / بیرون می زند

این قطعه تأثیرگذار، به زیبایی تمام، عمق فاجعه را به تصویر می کشد. شاعر با لحنی دردناک اما صمیمانه، به فرزندش و به هر خواننده ای یادآوری می کند که در این سرزمین، مرگ و فقدان چنان با زندگی عجین شده که دیگر نیازی به غریبگی ندارد. هر گوشه از این خاک، گویی مدفنی است برای عزیزی از دست رفته، و این خود گواهی بر ابعاد وسیع و ریشه دار جنگ و تبعات آن در خاورمیانه است. این جنگ، نه تنها جان ها را می گیرد، بلکه هویت، فرهنگ و آینده یک منطقه را نیز تحت تأثیر قرار می دهد و آن را در چرخه ای بی پایان از خشونت و از دست دادن گرفتار می سازد.

عشق: شعله ای در ویرانه

در بستر آشوب و ویرانی جنگ، عشق در «سه گانه خاورمیانه» جایگاهی پیچیده و چندوجهی می یابد. آیا عشق در چنین شرایطی می تواند تسکینی باشد یا خود زخمی دیگر بر زخم های بی شمار انسان خاورمیانه ای می افزاید؟ عبدالملکیان به این پرسش ها پاسخ های ساده نمی دهد، بلکه ابعاد مختلف عشق را در فضایی که مرگ و جدایی سایه افکنده اند، به تصویر می کشد. عشق در این مجموعه، گاهی از دست رفته، گاهی ناکام و گاهی به عنوان آخرین شعله امید و نیرویی برای مقاومت و ادامه حیات تجلی می یابد.

شاعر با نمادها و استعاره های بدیع، عشق را نه تنها در شکل رمانتیک آن، بلکه به عنوان پیوندی انسانی میان بازماندگان، به عنوان خاطره ای شیرین از گذشته ای از دست رفته، و یا حتی به عنوان نیاز درونی انسان به همبستگی و همدلی به تصویر می کشد. عشق در این ویرانه، همچون گلی است که از دل خاکستر سر برمی آورد؛ شکننده اما زیبا، و یادآور امکان زیبایی و انسانیت حتی در بطن تباهی است. اما این عشق همواره با اندوهی عمیق آمیخته است، زیرا سرنوشت بسیاری از عاشقان در این جغرافیای پرآشوب، با جدایی های ناخواسته، فقدان و حسرت گره خورده است.

تنهایی: همدم ابدی خاورمیانه

حس عمیق تنهایی، چه در بعد فردی و چه در بعد جمعی، یکی دیگر از مضامین اصلی و همیشگی «سه گانه خاورمیانه» است. این تنهایی، نه فقط نتیجه انزوای فردی، بلکه پیامد شرایط تاریخی، جغرافیایی و سیاسی است که انسان معاصر خاورمیانه را درگیر خود ساخته است. تنهایی در این مجموعه، به معنای ناتوانی در برقراری ارتباط با دیگران نیست، بلکه به حس بی پناهی و بی پشتیبانی در برابر جبرهای بزرگی اشاره دارد که از کنترل انسان خارج اند.

شاعر به کاوش در این تنهایی می پردازد؛ تنهایی انسان در برابر ظلم جنگ، تنهایی بازماندگان در برابر فقدان عزیزان، و تنهایی ملتی که تاریخش با درد و رنج عجین شده است. این تنهایی، اغلب با حس از خودبیگانگی و غریبگی در وطن خود نیز همراه است. عبدالملکیان با ظرافت نشان می دهد که چگونه جنگ، عشق را به تنهایی بدل می کند و چگونه تنهایی، خود به بستری برای بازتاب اندیشه های عمیق تر در مورد هستی و عدم تبدیل می شود. رابطه پیچیده این سه مضمون، به اثری چند لایه و تأثیرگذار منجر شده که هر خواننده ای را به تأمل وا می دارد.

سبک و زبان شاعرانه گروس عبدالملکیان: سادگی عمیق، تأثیرگذاری ماندگار

یکی از دلایل اصلی موفقیت و محبوبیت گروس عبدالملکیان، به ویژه در «سه گانه خاورمیانه»، سبک و زبان شاعرانه منحصر به فرد اوست. او در این مجموعه، با مهارت تمام، سادگی و روانی زبان را با عمق و فلسفه ورزی در هم می آمیزد، به گونه ای که شعرها برای عموم مردم قابل درک و ملموس باقی می مانند، اما در عین حال، لایه های عمیق تری از معنا و اندیشه را در خود نهفته دارند. این سادگی، نه از سر کم مایگی، بلکه نتیجه یک انتخاب آگاهانه برای برقراری ارتباط مستقیم و بی واسطه با مخاطب است.

عبدالملکیان در خلق تصاویر بدیع، ملموس و چندوجهی، قدرت بی بدیلی دارد. او با استفاده از عناصر روزمره و تجربه های زیستی، تصاویری می سازد که به سادگی در ذهن خواننده نقش می بندند و احساسات عمیقی را برمی انگیزند. این تصاویر، غالباً دارای ابعاد سمبولیک و استعاری هستند و فراتر از معنای ظاهری، به مفاهیم گسترده تر انسانی اشاره می کنند. زبان او به محاوره نزدیک است، اما هرگز از جوهر شعری عاری نمی شود. این نزدیکی به زبان گفتار، باعث می شود خواننده به راحتی با شعرها همذات پنداری کند و احساس کند شاعر از درون دل او سخن می گوید.

تأثیرگذاری عاطفی و ایجاد فضاهای حسی قوی، از دیگر ویژگی های بارز سبک اوست. اشعار عبدالملکیان غالباً با اندوهی عمیق، اما زیبا همراه هستند که خواننده را به تأمل در زندگی، مرگ، عشق و رنج وامی دارد. او با استفاده هوشمندانه از آرایه های ادبی مانند پارادوکس، تشبیهات نو و استعاره های تازه، به شعر خود عمق و غنا می بخشد. پارادوکس ها در اشعار او، اغلب نشان دهنده تناقضات درونی انسان و جهان پیرامون او هستند، مانند عشق در بطن جنگ یا زندگی در میان ویرانی. این ویژگی ها، «سه گانه خاورمیانه» را به اثری تبدیل کرده است که هم از لحاظ زبانی و هم از نظر مضمونی، اثری ماندگار و قابل مطالعه برای سالیان متمادی است.

بریده هایی از اشعار: پنجره ای به جهان شاعر

برای درک بهتر جهان بینی و سبک شاعرانه گروس عبدالملکیان، مرور برخی از بریده های اشعار «سه گانه خاورمیانه» ضروری است. این بخش ها، قدرت بیانی و ماهیت مضمونی کتاب را به بهترین نحو نمایش می دهند و پنجره ای به سوی احساسات عمیق و اندیشه های تأمل برانگیز شاعر می گشایند:

بریده اول: حسرت، فقدان و زمان

تو مثل رودخانه ای ترکم کردی / برای همین است / گاهی ماهی های مرده در خود پیدا می کنم / بازگشتنت، / جوانی ات / بازنمی گردد / تو از انتهای این خیابان بیرون رفتی / و آن انتها هنوز / بر سینه ی جهان سوراخ است / چرا نمی تواند برف؟ / چرا نمی تواند برف بر گذشته ببارد؟ / چرا نمی تواند برف / این خیابان را ورق بزند؟

این قطعه، با تصویری شاعرانه از جدایی و فقدان آغاز می شود. معشوق یا هر عنصر از دست رفته ای، به رودخانه ای تشبیه شده که جریان یافته و رفته است، و شاعر خود را به برکه ای تشبیه می کند که با از دست دادن جریان، تنها ماهی های مرده (نمادی از حسرت ها و آرزوهای از دست رفته) را در خود می یابد. این تشبیه، به زیبایی عمق حسرت و توقف زمان در زندگی شاعر پس از جدایی را نشان می دهد.

بخش دوم شعر، به بی بازگشت بودن زمان و خاطرات از دست رفته اشاره دارد. جوانی و بازگشت معشوق محال است. تصویر انتهای این خیابان هنوز / بر سینه جهان سوراخ است، استعاره ای قوی از زخم عمیق و التیام ناپذیری است که فقدان بر روح و جهان شاعر برجای گذاشته است. پایان این بریده، با تکرار پرسش چرا نمی تواند برف؟، نشان دهنده آرزویی محال برای پاک شدن یا ورق خوردن گذشته است. برف به عنوان نماد پاکی و فراموشی، آرزویی برای محو کردن دردهای گذشته است که شاعر می داند هرگز محقق نخواهد شد. این شعر، به خوبی حسرت، فقدان و ناتوانی انسان در برابر گذر زمان و جبر سرنوشت را به تصویر می کشد.

بریده دوم: مقاومت در برابر زخم ها

من یاد گرفته ام / چگونه زخم هایم را / مثل پیراهنم بدوزم / من یاد گرفته ام / چگونه استخوانم را / مثل لولای در / جا بیندازم / کسی نمی تواند / با من قرار بگذارد / چرا که من زمان های مختلفی هستم / و همزمان که پنج سالگیم / دست پدر را گرفته است / دست دیگرم دارد / جنازه اش را می شوید / یعنی / دلم ریخته / و خانه ای که ریخته را / نمی توان از زمین برداشت / پس گذشته ام را / گذاشتم بیاید / چرا که هیچ جا برای ماندن نداشت / چهارشنبه و سه شنبه را یکی کردم / کودکی را گذاشتم درون میان سالی / که جا شوند در کوله ام

این بریده، به مقاومت و توانایی انسان خاورمیانه برای بازسازی خود در برابر زخم ها و ویرانی ها اشاره دارد. شاعر با تشبیهی ملموس، دوختن زخم ها را به دوختن پیراهن و جا انداختن استخوان را به لولای در تشبیه می کند. این تصاویر، نشان دهنده توانایی انسان برای تحمل و ترمیم آسیب ها و ادامه حیات در شرایط سخت است. اما این ترمیم، به معنای فراموشی یا حذف درد نیست، بلکه پذیرش آن به عنوان بخشی از وجود است.

بخش بعدی شعر، به ماهیت چندزمانی و چندوجهی وجود شاعر اشاره دارد؛ من زمان های مختلفی هستم. این عبارت، بیانگر این است که انسان خاورمیانه، گذشته دردناک خود را همواره با خود حمل می کند. تصویر پنج سالگی که دست پدر را گرفته، همزمان با دست دیگر که جنازه او را می شوید، نمادی از تداخل زمان های مختلف در یک هویت واحد است. کودکی که هنوز معصومیت خود را دارد، در عین حال بار سنگین فقدان و رنج را بر دوش می کشد. دلم ریخته / و خانه ای که ریخته را / نمی توان از زمین برداشت، اشاره ای است به ویرانی های درونی که قابل ترمیم نیستند، اما باید با آن ها زیست. این شعر، نمادی از زیستن در میان گذشته و حال، درد و مقاومت، و توانایی انسان برای حمل بار سنگین تاریخ بر دوش خود است.

گروس عبدالملکیان: شاعر زخم ها و امیدها

گروس عبدالملکیان، متولد ۱۳۵۹ در تهران، یکی از پرکارترین و تأثیرگذارترین شاعران نسل جوان ایران است که با زبانی نو و نگاهی عمیق، جایگاه ویژه ای در ادبیات معاصر فارسی کسب کرده است. او شاعری است که بی واسطه با دردهای جامعه و مسائل جهانی درگیر می شود و شعرش آینه ای برای انعکاس این دغدغه هاست. عبدالملکیان از همان آغاز فعالیت ادبی خود، مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و با پرهیز از تکرار الگوهای پیشین، سبکی خاص و منحصربه فرد برای خود ساخت.

در کارنامه ادبی او، مجموعه های شعری متعددی به چشم می خورد که هر یک به نوبه خود، نشان دهنده پختگی و تحول در زبان و اندیشه شاعر هستند. از جمله آثار برجسته او می توان به «سطرها در تاریکی جا عوض می کنند»، «هر دو نیمه ی ماه تاریک است» و «حفره ها» اشاره کرد. «سه گانه خاورمیانه» در بستر کلی آثار او، اثری است که بیش از پیش بر دغدغه های انسانی و جغرافیایی متمرکز می شود و عمق نگاه شاعر را به مسائل روز جهان، به ویژه خاورمیانه، نشان می دهد. توانایی او در خلق تصاویری ملموس و زبانی ساده اما پرمغز، سبب شده تا شعر او هم برای مخاطب عام جذاب باشد و هم برای منتقدان و پژوهشگران ادبی قابل تأمل.

نقش گروس عبدالملکیان تنها به شاعری محدود نمی شود؛ او به عنوان دبیر بخش شعر نشر چشمه، یکی از ناشران معتبر کشور، تأثیر قابل توجهی بر فضای ادبی و شعر امروز ایران داشته است. فعالیت های او در این زمینه، به شناسایی و معرفی استعدادهای جدید و همچنین انتشار آثار مهم ادبی کمک شایانی کرده است. عبدالملکیان نه تنها خود خالق آثاری ماندگار است، بلکه در پرورش و رشد ادبیات نسل جدید نیز سهمی فعال دارد. او شاعری است که در شعرش، زخم ها را به نمایش می گذارد، اما همیشه رگه هایی از امید و مقاومت را نیز در خود جای می دهد؛ از این رو می توان او را شاعر زخم ها و امیدهای انسان معاصر نامید.

تجربه شنیداری: کتاب صوتی سه گانه خاورمیانه با صدای مهدی پاکدل

برای علاقه مندان به ادبیات و شعر، تجربه شنیداری یک اثر ادبی می تواند ابعادی تازه به درک و لذت آن ببخشد. «سه گانه خاورمیانه» نیز از این قاعده مستثنی نیست و نسخه صوتی آن، که با صدای گرم و دلنشین مهدی پاکدل، بازیگر و صداپیشه توانای کشورمان روایت شده، فرصتی بی نظیر برای فرو رفتن در عمق احساسات و تصاویر شاعرانه گروس عبدالملکیان فراهم می آورد. مهدی پاکدل با تسلطی مثال زدنی بر لحن و حس اشعار، واژه ها را جان می بخشد و مخاطب را با خود به سفری عمیق در دل مضامین جنگ، عشق و تنهایی می برد.

انتخاب مهدی پاکدل به عنوان راوی، انتخابی هوشمندانه و مؤثر بوده است. توانایی او در انتقال احساسات نهفته در شعر، از اندوهی عمیق تا رگه هایی از امید و مقاومت، باعث می شود که شنونده نه تنها شعرها را بشنود، بلکه آن ها را زندگی کند. تن صدای او و مکث های به جا، به هر سطر شعری وزنی خاص می بخشد و تأثیرگذاری کلام شاعر را دوچندان می کند. نسخه صوتی «سه گانه خاورمیانه» به ویژه برای کسانی که به دلیل مشغله های روزمره فرصت کافی برای مطالعه نسخه چاپی را ندارند، یا ترجیح می دهند ادبیات را از طریق گوش فرادادن تجربه کنند، یک گزینه فوق العاده است. این تجربه شنیداری، دریچه ای جدید به جهان بینی شاعر می گشاید و به درک عمیق تر و همدلی بیشتر با محتوای اثر کمک می کند.

چرا سه گانه خاورمیانه یک اثر ضروری برای خواندن است؟

«سه گانه خاورمیانه» اثری است که فراتر از یک مجموعه شعر صرف، خود را به عنوان یک سند انسانی و یک تجربه زیسته از جغرافیایی پر از تلاطم معرفی می کند. این کتاب، ضروری است زیرا به خواننده امکان می دهد تا با ابعاد عمیق رنج انسانی در مواجهه با جنگ، عشق های ناکام و تنهایی های اجتناب ناپذیر آشنا شود. گروس عبدالملکیان با زبانی شاعرانه و عمیق، خواننده را به تأملی جدی در باب هستی، امید و مقاومت در برابر جبرهای تاریخی و جغرافیایی دعوت می کند.

این کتاب تنها روایتگر دردهای خاورمیانه نیست، بلکه انعکاسی از دردهای مشترک انسانی در هر کجای جهان است. مطالعه «سه گانه خاورمیانه» به خواننده درکی عمیق تر از پیچیدگی های جهان، همدلی با انسان های دردمند و توانایی تأمل در مسائل بنیادین زندگی می بخشد. این اثر، نه تنها ذهن را درگیر می کند، بلکه قلب را نیز می گشاید و باعث می شود که خواننده با دیدگاهی متفاوت به جهان پیرامون خود بنگرد. از این رو، برای هر علاقه مند به ادبیات معاصر، شعر عمیق و اندیشه ورز، یا هر کسی که به دنبال فهم عمیق تری از شرایط انسانی در دوران کنونی است، مطالعه این کتاب یک تجربه ضروری و فراموش نشدنی خواهد بود.

نتیجه گیری: انعکاس درد و زیبایی

«سه گانه خاورمیانه: جنگ، عشق، تنهایی» اثر گروس عبدالملکیان، شاهکاری در ادبیات معاصر فارسی است که با ساختاری نوآورانه و مضامینی عمیق، تصویری ماندگار از زیست انسانی در یکی از پرچالش ترین نقاط جهان ارائه می دهد. این مجموعه شعر، با درهم تنیدن ماهرانه جنگ، عشق و تنهایی، نه تنها به بازتاب رنج ها و دردهای خاورمیانه می پردازد، بلکه به گونه ای جهان شمول، به بیان دغدغه ها و احساسات مشترک بشری می پردازد.

زبان ساده اما پرمغز عبدالملکیان، همراه با تصاویر بدیع و تأثیرگذار، به خواننده امکان می دهد تا در اعماق هر شعر غرق شود و با آن همذات پنداری کند. از جنگی که نه تنها بدن ها، که روح ها را مجروح می سازد، تا عشقی که در ویرانه شعله ور می شود و تنهایی عمیقی که همدم ابدی انسان خاورمیانه است؛ هر سه مضمون با ظرافتی هنری به یکدیگر گره خورده اند. ارزش ادبی، عاطفی و اجتماعی این اثر، آن را به یکی از برجسته ترین کتب شعر معاصر تبدیل کرده است.

دعوت می کنیم تا با فرو رفتن در دنیای واژه ها و تصاویر گروس عبدالملکیان، خود را به تجربه مستقیم این اثر عمیق و ماندگار بسپارید. خواه از طریق مطالعه نسخه چاپی و خواه از طریق گوش سپردن به روایت دلنشین مهدی پاکدل در نسخه صوتی، «سه گانه خاورمیانه» بی شک تجربه ای روشنگر و تأثیرگذار خواهد بود که تا مدت ها در ذهن و قلب شما طنین انداز خواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا