معرفی فیلم باندی (Bundy)

معرفی فیلم باندی (Bundy)
فیلم های باندی اغلب به روایت زندگی و جنایات تد باندی، قاتل سریالی بدنام آمریکایی، می پردازند. این آثار سینمایی تلاش می کنند تا پیچیدگی های شخصیتی او و روابطش را از زوایای مختلف به تصویر کشند. از برجسته ترین آن ها می توان به «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» و «خدانشناس» اشاره کرد.
داستان تد باندی، یکی از بدنام ترین و کاریزماتیک ترین قاتلان سریالی تاریخ ایالات متحده، همواره الهام بخش نویسندگان، مستندسازان و فیلمسازان بوده است. جذابیت این پرونده نه تنها در تعداد بالای قربانیان یا شیوه بی رحمانه جنایات، بلکه در تناقض آشکار میان ظاهر جذاب و هوش بالای باندی با ذات شرور و روان پریش او نهفته است. او که فارغ التحصیل رشته روان شناسی و دانشجوی حقوق بود و در فعالیت های اجتماعی مشارکت داشت، موفق شد برای سال ها هویت واقعی خود را پنهان کند. سینما نیز به این پدیده پیچیده علاقه مند شده و آثار متعددی را با محوریت زندگی و جنایات او به روی پرده برده است.
در میان اقتباس های سینمایی، دو فیلم «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» (Extremely Wicked, Shockingly Evil and Vile) محصول ۲۰۱۹ و «خدانشناس» (No Man of God) محصول ۲۰۲۱، رویکردهای متفاوتی را در به تصویر کشیدن این شخصیت تاریخی برگزیده اند. این مقاله به بررسی جامع این دو اثر می پردازد تا مخاطبان با جنبه های داستانی، بازیگری و تحلیلی آن ها آشنا شوند و درک بهتری از چگونگی بازنمایی تد باندی در سینما به دست آورند.
تد باندی: نگاهی اجمالی به شخصیت و جنایات
تئودور رابرت باندی، قاتل زنجیره ای، متجاوز، آدم ربا و سارق آمریکایی، در دهه های ۱۹۷۰، به ده ها زن حمله کرد و تعداد زیادی از آن ها را به قتل رساند. با وجود انکار طولانی مدت، او نهایتاً به ۳۰ قتل انجام شده در هفت ایالت بین سال های ۱۹۷۴ تا ۱۹۷۸ اعتراف کرد، هرچند تخمین ها حاکی از تعداد بسیار بیشتری از قربانیان است که تا ۱۵۰ نفر نیز می رسد.
باندی به دلیل ظاهر خوش قیافه و شخصیتی کاریزماتیک شناخته می شد؛ ویژگی هایی که به او در جلب اعتماد قربانیانش کمک می کرد. او اغلب در مکان های عمومی با تظاهر به آسیب دیدگی یا معلولیت (مانند استفاده از گچ یا عصا) به زنان نزدیک می شد و از آن ها برای انجام کارهایی مانند حمل کتاب یا باز کردن ماشین کمک می خواست. این حربه او را قادر می ساخت تا قربانیان را به محلی خلوت بکشاند. در برخی موارد، او خود را به عنوان افسر پلیس یا مأمور آتش نشانی معرفی می کرد تا از اعتبار قانونی جعلی خود برای فریب و ربودن قربانیان استفاده کند. جنایات او در چندین ایالت و در سال های متمادی گسترده بود.
پس از دستگیری در سال ۱۹۷۵، باندی با اتهامات آدم ربایی و اقدام به حمله مواجه شد و به تدریج با فهرست طولانی تری از قتل هایی که در چندین ایالت رخ داده بود، مرتبط دانسته شد. او دو بار از زندان فرار کرد و در این دوره ها مرتکب جنایات بیشتری شد. دستگیری نهایی او در فلوریدا در سال ۱۹۷۸ رخ داد. باندی در نهایت در سال ۱۹۸۹ با صندلی الکتریکی در زندان ریفورد فلوریدا اعدام شد. روان شناسان و زندگی نامه نویسان، او را فردی سایکوپات و جامعه ستیز توصیف می کنند که از رنج دیگران و کنترلی که بر قربانیانش داشت، لذت می برد. این ویژگی ها و تناقضات شخصیتی، باندی را به سوژه ای جذاب برای بررسی های روان شناختی و اقتباس های سینمایی تبدیل کرده است.
فیلم فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست (Extremely Wicked, Shockingly Evil and Vile)
این فیلم که با محوریت تد باندی ساخته شده است، رویکردی متفاوت را در نمایش زندگی این قاتل بدنام در پیش می گیرد. به جای تمرکز مستقیم بر جزئیات هولناک جنایات، فیلم بر رابطه او با دوست دختر سابقش، الیزابت کندال (لیز)، تمرکز دارد و سعی می کند داستان را از دیدگاه کسی روایت کند که در طول سال ها با این مرد زندگی کرده و با عشق او درگیر بوده است.
اطلاعات کلی فیلم
- سال تولید: ۲۰۱۹
- کارگردان: جو برلینگر
- بازیگران اصلی: زک افران در نقش تد باندی، لی لی کالینز در نقش لیز کندال، کایا اسکودلاریو در نقش کارول آن بوون، جان مالکوویچ در نقش قاضی ادوارد کوآرت.
- منبع اقتباس: این فیلم بر اساس خاطرات واقعی الیزابت کندال با نام شاهزاده فانتوم: زندگی من با تد باندی (The Phantom Prince: My Life with Ted Bundy) ساخته شده است.
- زاویه دید: تمرکز اصلی فیلم بر رابطه تد باندی با لیز کندال است. فیلم تلاش می کند تا تردیدها، عشق و ناتوانی لیز در باور کردن جنایات مردی که دوستش داشت را به تصویر بکشد. این رویکرد به مخاطب امکان می دهد تا از منظر یک فرد نزدیک به باندی، ابهامات و پیچیدگی های شخصیت او را درک کند.
داستان فیلم
داستان فیلم در سال ۱۹۶۹ در سیاتل آغاز می شود، جایی که تد باندی، دانشجوی حقوق جذاب و کاریزماتیک، با لیز کندال، منشی و مادری مجرد، آشنا می شود. رابطه آن ها به سرعت پیشرفت می کند و تد به لیز و دخترش مولی کمک می کند تا یک خانواده شاد را تشکیل دهند. با گذشت زمان و هم زمان با ناپدید شدن زنان جوان در منطقه، تردیدها در ذهن لیز شکل می گیرد. زمانی که تد در سال ۱۹۷۵ دستگیر می شود و کارول دارونچ او را در صف متهمان شناسایی می کند، لیز با اخبار روزنامه ها و شواهد موجود دست و پنجه نرم می کند. تد با قاطعیت تمام اتهامات را انکار می کند و لیز، که تحت تأثیر کاریزمای اوست، نمی تواند گناهکاری او را بپذیرد.
فیلم روند محاکمات تد باندی، فرارهای استادانه اش از زندان و ادامه جنایات او را از دیدگاه لیز دنبال می کند. او به مصرف الکل روی می آورد تا با این وضعیت کنار بیاید. در طول سال ها، تد همچنان با لیز در ارتباط است و دروغ های خود را تکرار می کند، در حالی که روابط دیگری نیز (مانند رابطه با کارول آن بوون) برقرار می کند. نقطه اوج داستان در دادگاه فلوریدا است، جایی که با وجود شواهد انکارناپذیری مانند اثر گازگرفتگی دندان باندی بر روی بدن یکی از قربانیان، او همچنان بر بی گناهی خود پافشاری می کند. فیلم با اعدام باندی در سال ۱۹۸۹ و اعترافات دیرهنگام او به ۳۰ قتل پایان می یابد، در حالی که لیز در نهایت با حقیقت روبرو می شود و سعی می کند زندگی خود را بازسازی کند.
تحلیل و نقد
«فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» از نظر رویکرد سینمایی و پرداخت به موضوع، مورد بحث و نقد قرار گرفته است:
نقاط قوت:
- بازی زک افران: یکی از برجسته ترین نقاط قوت فیلم، بازی زک افران در نقش تد باندی است. او به خوبی کاریزمای باندی، جذابیت ظاهری و توانایی او در فریب دیگران را به تصویر می کشد. افران موفق می شود آن لایه سطحی از یک قاتل سریالی که برای سال ها توانست خود را پشت نقاب یک شهروند عادی پنهان کند، نشان دهد. این تصویر، مطابق با روایت کسانی است که باندی را می شناختند و نمی توانستند شرارت پنهان او را باور کنند.
- پرداخت به ابعاد انسانی تر رابطه: فیلم به جای تمرکز بر وحشی گری جنایات، به پیچیدگی های رابطه باندی با لیز کندال و رنج عاطفی لیز می پردازد. این رویکرد باعث می شود مخاطب با یک بعد انسانی تر (هرچند از دیدگاه فریب خورده لیز) از ماجرا مواجه شود و به سؤالاتی درباره چگونگی زندگی با یک قاتل سریالی بپردازد.
- کیفیت تولید: فیلم از نظر فنی و بصری، با کیفیت قابل قبولی ساخته شده و توانسته است فضای دهه ۱۹۷۰ را بازسازی کند.
نقاط ضعف:
- عدم پرداخت عمیق به وحشی گری جنایات: منتقدان بر این باورند که فیلم از نمایش مستقیم و عمیق جزئیات جنایات باندی دوری می کند، که ممکن است برای برخی مخاطبان، تصویر کاملی از ابعاد خشونت و بی رحمی او ارائه ندهد. این تصمیم کارگردانی با هدف تمرکز بر ابعاد روان شناختی و رابطه صورت گرفته، اما می تواند به سطحی نگری در کاوش روان شناختی قاتل منجر شود.
- تمرکز بیش از حد بر درام عاشقانه: برخی معتقدند که فیلم بیش از آنکه یک تریلر جنایی واقعی باشد، به یک درام عاشقانه نزدیک شده است. این امر باعث می شود جنبه های تاریک و ذهنی باندی که برای یک قاتل سریالی حیاتی هستند، کمتر مورد بررسی قرار گیرند.
- شخصیت پردازی الکن باندی: فیلمساز به جای پرداخت صحیح لایه های درونی شخصیت تد باندی به عنوان یک قاتل سریالی مخوف، بر مکانیزم دفاعی انکار او متمرکز می شود. این رویکرد باعث می شود کشمکش و دیالوگ عمیقی درباره انگیزه ها و گذشته باندی شکل نگیرد و او تا حد زیادی در هاله ای از ابهام باقی بماند، که این موضوع می تواند از قدرت تحلیلی فیلم بکاهد.
فیلم «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» در میان تریلر جنایی و درام عاشقانه معلق است و نمی تواند مخاطب را به درستی درگیر عمق فاجعه روان شناختی باندی کند.
با وجود بازی قدرتمند افران، فیلم در نهایت تصویری ناقص از باندی ارائه می دهد؛ تصویری که شاید کاریزمای سطحی او را به خوبی نشان می دهد اما در نفوذ به لایه های پنهان تر و شرارت واقعی او ناکام می ماند. این فیلم بیشتر برای کسانی مناسب است که به جنبه های انسانی (از دیدگاه لیز) و روابط پیچیده یک قاتل سریالی علاقه دارند تا تحلیل های روان شناختی عمیق از ماهیت جنایتکارانه او.
فیلم خدانشناس (No Man of God)
برخلاف فیلم پیشین که بر روی رابطه باندی با دوست دخترش تمرکز داشت، «خدانشناس» رویکردی متفاوت و عمیق تر را در کاوش ذهن پیچیده تد باندی در پیش می گیرد. این فیلم به جای نمایش جنایات و تأثیر آن ها بر اطرافیان، به مکالمات محرمانه و روان شناختی میان باندی و یک مأمور اف بی آی می پردازد.
اطلاعات کلی فیلم
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: امبر سیلی
- بازیگران اصلی: لوک کیربی در نقش تد باندی، الایجا وود در نقش بیل هاگمایر (مأمور اف بی آی).
- منبع اقتباس: این فیلم عمدتاً بر اساس نوارهای صوتی و رونوشت های مصاحبه های واقعی تد باندی با مأمور اف بی آی، بیل هاگمایر، ساخته شده است. این مصاحبات در سال های پایانی زندگی باندی در زندان و پیش از اعدام او انجام شدند و هدف از آن ها، درک بهتر روان قاتلان سریالی بود.
- زاویه دید: فیلم به طور کامل بر دیالوگ های نفس گیر و عمیق میان باندی و هاگمایر در زندان متمرکز است. این رویکرد به مخاطب اجازه می دهد تا به درون ذهن باندی نفوذ کند و از طریق کلمات و افکار خود او، به انگیزه ها و فلسفه او درباره جنایت پی ببرد.
داستان فیلم
داستان فیلم «خدانشناس» در سال های پایانی حبس تد باندی، پس از دستگیری نهایی و در آستانه اعدام او، روایت می شود. بیل هاگمایر، یک تحلیلگر جوان و باهوش اف بی آی از واحد تحلیل رفتاری، مأموریت می یابد تا با باندی مصاحبه کند. هدف هاگمایر تنها اعتراف گیری نیست، بلکه او می خواهد به درکی عمیق از روان یک قاتل سریالی برسد تا بتواند در پرونده های مشابه آینده، به نیروی انتظامی کمک کند. فیلم نشان می دهد که چگونه باندی، با هوش بالا و توانایی های دستکاری گرانه اش، سعی در کنترل و بازی با ذهن هاگمایر دارد، اما هاگمایر نیز با صبر و پایداری، به تدریج اعتماد باندی را جلب می کند.
بخش عمده فیلم شامل مکالمات طولانی و گاه نفس گیر در اتاق ملاقات زندان است. باندی در این گفتگوها، ابتدا با طفره رفتن و انکار، اما به تدریج با صداقت بیشتری، به تشریح انگیزه ها، روش ها و حتی لذت هایی که از جنایاتش می برده، می پردازد. فیلم به پایان زندگی باندی و اعدام او با صندلی الکتریکی می انجامد، و در این میان، لحظات اعتراف نهایی او به برخی از قتل ها و همچنین دیدگاه های منحصربه فردش درباره ماهیت شر را به تصویر می کشد. این اثر بیشتر بر جنبه های روان شناختی و دیالوگ محور متمرکز است و کمتر به نمایش مستقیم صحنه های خشونت می پردازد.
تحلیل و نقد
فیلم «خدانشناس» به دلیل رویکرد جسورانه و تمرکز بر ابعاد روان شناختی، تحسین بسیاری را برانگیخته است:
نقاط قوت:
- عمق روان شناختی بالا: این فیلم به شکلی بی سابقه به ذهن تد باندی نفوذ می کند. مکالمات میان باندی و هاگمایر نه تنها اطلاعات مهمی درباره جنایات ارائه می دهند، بلکه به تحلیل پیچیدگی های روان شناختی یک قاتل سریالی، از جمله خودشیفتگی، نبود پشیمانی و تمایل به کنترل، می پردازند. این عمق برای علاقه مندان به روان شناسی جنایی بسیار ارزشمند است.
- بازی های قدرتمند: لوک کیربی در نقش تد باندی، تصویری بسیار واقعی تر و آشفته تر از او ارائه می دهد. او به جای کاریزمای سطحی، به خشم پنهان، دستکاری گری و پوچی درونی باندی می پردازد. الایجا وود نیز در نقش بیل هاگمایر، بسیار متقاعدکننده است و تنش و پیچیدگی رابطه میان این دو شخصیت را به خوبی نشان می دهد.
- وفاداری به دیالوگ های واقعی: بسیاری از دیالوگ های فیلم برگرفته از نوارهای صوتی واقعی مصاحبات باندی و هاگمایر است، که این امر به اعتبار و اصالت فیلم می افزاید و حس واقعی بودن را به مخاطب منتقل می کند.
- تصویر دقیق تر از باندی: «خدانشناس» تصویری تاریک تر و شاید واقع بینانه تر از باندی ارائه می دهد؛ مردی که از درون خالی است و از جنایاتش لذت می برد، نه صرفاً یک جذاب که فریب می دهد. این فیلم نشان می دهد که چگونه قتل برای باندی به یک دار و ندار تبدیل شده بود.
«باندی می گفت: وقتی یه مدت بگذره کشتن جرمی نیست که از روی شهوت یا خشم مرتکب میشی… کشتن تبدیل میشه به دار و ندارت. اونا بخشی از تو هستن، [قربانیان] تبدیل به بخشی از وجودت میشن، و شما [دو نفر] برای همیشه یکی میشین… و زمینی که اونها رو، روش کشتی یا اونها رو اونجا رها کردی برات مقدس میشه و مجبور میشی همیشه بهش برگردی.»
نقاط ضعف:
- کمبود اکشن: از آنجا که فیلم عمدتاً بر گفتگوها متمرکز است، ممکن است برای برخی از مخاطبانی که به دنبال هیجان و صحنه های اکشن بیشتری هستند، کمتر جذاب باشد. این فیلم بیشتر یک درام روان شناختی است تا یک تریلر جنایی پرحادثه.
«خدانشناس» اثری است برای کسانی که به دنبال درک عمیق روان شناختی یک قاتل سریالی هستند و مایلند به جای حوادث بیرونی، به پیچیدگی های ذهنی و کلامی او بپردازند. این فیلم به خوبی نشان می دهد که چگونه یک ذهن آشفته می تواند در پشت نقابی از هوش و جذابیت پنهان شود.
مقایسه و تفاوت های کلیدی: کدام فیلم باندی را بهتر معرفی می کند؟
فیلم های «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» و «خدانشناس» هر دو تلاش می کنند تا زندگی تد باندی را به تصویر بکشند، اما رویکرد، تمرکز و نتیجه گیری آن ها از این شخصیت کاملاً متفاوت است. درک این تفاوت ها به مخاطبان کمک می کند تا انتخاب بهتری برای تماشا داشته باشند یا برای درک جامع تر، هر دو فیلم را مشاهده کنند.
تفاوت در زاویه دید
«فوق العاده شرور…» داستان را از دیدگاه لیز کندال، دوست دختر سابق باندی، روایت می کند. این فیلم بیشتر به تأثیر جنایات باندی بر اطرافیانش، به ویژه کسانی که او را دوست داشتند و نمی توانستند گناهکاری او را باور کنند، می پردازد. تمرکز بر رابطه عاطفی و ناتوانی لیز در کنار آمدن با حقیقت، محور اصلی داستان است. این رویکرد، ابهام و تناقض شخصیتی باندی را از دیدگاهی بیرونی و شخصی نشان می دهد.
در مقابل، «خدانشناس» به درون ذهن باندی نفوذ می کند. این فیلم بر اساس مکالمات واقعی باندی با مأمور اف بی آی، بیل هاگمایر، ساخته شده و تلاش می کند تا انگیزه ها و روان قاتل را از طریق کلمات خود او آشکار کند. زاویه دید اینجا درونی و روان کاوانه است، و مخاطب شاهد تلاش یک متخصص برای درک ابعاد تاریک ذهن یک جنایتکار است.
تصویر باندی
زک افران در «فوق العاده شرور…» تصویری از باندی ارائه می دهد که بر کاریزما، جذابیت، و توانایی او در فریب دیگران تأکید دارد. این تصویر بیشتر با آنچه مردم از باندی در دادگاه ها و رسانه ها می دیدند، همخوانی دارد. افران باندی را به عنوان مردی نشان می دهد که در ظاهر می تواند معصومیت و انکار را به نمایش بگذارد و در دل افراد نفوذ کند. این نمایش ممکن است برای برخی به دلیل عدم پرداخت به عمق شرارت، سطحی به نظر برسد.
لوک کیربی در «خدانشناس» تصویری متفاوت، تاریک تر و شاید واقعی تر از باندی ارائه می کند. او به جای کاریزمای سطحی، به جنبه های آشفته، دستکاری گرانه، و خالی از پشیمانی باندی می پردازد. کیربی باندی را به عنوان فردی هوشمند اما از نظر عاطفی کاملاً معیوب نشان می دهد که در پس انکارها، لذتی بیمارگونه از کنترل و کشتن می برد. این بازی به خصوص در بیان دیالوگ های سنگین و عمیق، بسیار قدرتمند است.
ویژگی | فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست | خدانشناس |
---|---|---|
محور اصلی داستان | رابطه تد باندی با دوست دخترش (لیز کندال) و تلاش او برای باور نکردن جنایات تد. | مکالمات روان شناختی میان تد باندی و مأمور اف بی آی (بیل هاگمایر) در زندان. |
زاویه دید | بیرونی، از منظر اطرافیان فریب خورده (شخص سوم با تمرکز بر لیز). | درونی، کاوش در ذهن قاتل از طریق گفتگوها (روایت دیالوگ محور). |
تصویر باندی | کاریزماتیک، جذاب، فریبنده، ظاهراً عادی. | تاریک، آشفته، دستکاری گر، روان پریش، بدون پشیمانی. |
هدف اصلی | نشان دادن چگونگی فریب خوردن افراد نزدیک به قاتل. | درک عمیق انگیزه ها و روان یک قاتل سریالی. |
ژانر غالب | درام عاشقانه/جنایی با تأکید بر درام. | درام روان شناختی/جنایی با تأکید بر تحلیل. |
میزان خشونت صریح | کم (بیشتر تلویحی و خارج از صحنه). | کم (تمرکز بر دیالوگ، نه نمایش خشونت). |
تمرکز داستان و تجربه تماشاگر
«فوق العاده شرور…» بیشتر به درام روابط انسانی، شک و تردید، و خیانت عاطفی می پردازد. این فیلم برای مخاطبانی جذاب است که به داستان هایی درباره چگونه فریب خوردن انسان ها از سوی افرادی کاریزماتیک علاقه دارند و می خواهند پیامدهای عاطفی چنین فریبندگی را درک کنند. این فیلم، تصویری نسبتاً «تلطیف شده» از باندی ارائه می دهد.
«خدانشناس» اما برای کسانی است که به تحلیل های روان شناختی عمیق و مطالعه ذهن مجرمین علاقه مندند. این فیلم با دیالوگ های پرمعنا و بازی های قوی، به مخاطب اجازه می دهد تا جنبه های تاریک و کمتر دیده شده باندی را تجربه کند. تجربه تماشای این فیلم، سنگین تر و تأمل برانگیزتر است و تصویری بی پرده تر (هرچند نه از نظر بصری) از ماهیت شر باندی ارائه می دهد.
«باندی در اعترافاتش پیش از اجرای حکم اعدام، تمایل خود به در اختیار داشتن قربانیانش را اینگونه شرح داد: حد نهایی در اختیار داشتن قربانی اینه که زندگیش رو بگیری … و بعدش بقایای فیزیکی رو تصاحب کنی این جمله عمق تاریکی و لذت او از کنترل مطلق بر قربانی را نشان می دهد که در فیلم «خدانشناس» به خوبی کاویده شده است.
نتیجه گیری
تد باندی به عنوان یکی از پیچیده ترین و هولناک ترین قاتلان سریالی تاریخ، همواره سوژه جذابی برای بررسی های روان شناختی و اقتباس های سینمایی بوده است. دو فیلم «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» و «خدانشناس»، هر کدام با رویکردی خاص، به جنبه های متفاوتی از زندگی این شخصیت می پردازند و مکمل یکدیگر در درک ابعاد گوناگون او هستند.
اگر به دنبال درامی عاطفی و انسانی هستید که بر تأثیر باندی بر روابط نزدیکش تمرکز دارد و می خواهید ببینید چگونه یک فرد عادی می تواند در دام کاریزمای یک روان پریش بیفتد، «فوق العاده شرور، به طرز وحشتناکی شیطانی و پست» انتخاب مناسبی است. این فیلم به خوبی می تواند کاریزما و توانایی باندی در فریب دیگران را به نمایش بگذارد.
اما اگر کنجکاوی شما بیشتر به سمت روان شناسی جنایی، تحلیل ذهن یک قاتل سریالی و درک انگیزه های پنهان اوست، «خدانشناس» با دیالوگ های عمیق و بازی های درخشان خود، شما را به اعماق تاریک ذهن باندی خواهد برد. این فیلم برای کسانی که به دنبال تحلیل دقیق تر و بی پرده تری از ماهیت شر باندی هستند، توصیه می شود.
در نهایت، برای دستیابی به درکی جامع تر و کامل تر از تد باندی، مشاهده هر دو فیلم توصیه می شود. این دو اثر، با وجود تفاوت های اساسی در روایت و سبک، در کنار یکدیگر می توانند تصویری چندوجهی از این شخصیت متناقض و پرونده هولناک او ارائه دهند.