نحوه تعیین قیم برای محجور

نحوه تعیین قیم برای محجور
تعیین قیم برای محجورین، فرآیندی قانونی است که به منظور حمایت از افراد فاقد اهلیت لازم برای اداره امور مالی و شخصی خود، نظیر صغار فاقد ولی قهری یا اشخاص مجنون و سفیه، انجام می گیرد. این امر در وهله اول مستلزم اطلاع رسانی به دادستان و سپس طی مراحل قضایی در دادگاه خانواده است تا فردی امین و صالح به عنوان قیم منصوب شود.
در حقوق ایران، نهاد قیمومت نقش حیاتی در حفظ حقوق و منافع اشخاصی دارد که به دلیل وضعیت خاص خود، قادر به تصمیم گیری های مستقل حقوقی و مالی نیستند. این وضعیت می تواند ناشی از عواملی چون صغر سن، جنون یا سفه باشد. از آنجایی که این افراد در معرض آسیب ها و سوءاستفاده های احتمالی قرار دارند، قانون گذار با پیش بینی نهاد قیمومت، سازوکاری حمایتی برای آنها فراهم آورده است. هدف از نصب قیم، صرفاً اداره امور مالی نیست، بلکه شامل مراقبت، تربیت و تضمین رفاه عمومی محجور نیز می شود. این مقاله با رویکردی تخصصی و دقیق، به تبیین جامع «نحوه تعیین قیم برای محجور»، شرایط، مراحل، وظایف و مسئولیت های قانونی مرتبط با این فرآیند می پردازد تا راهنمایی کامل برای خانواده ها و سایر ذی نفعان باشد.
محجور کیست؟ شناخت افراد نیازمند قیم
در نظام حقوقی هر جامعه ای، برخی افراد به دلیل ویژگی های خاصی که دارند، از نظر قانون فاقد صلاحیت لازم برای تصرفات مالی و انجام امور حقوقی شناخته می شوند. این افراد در اصطلاح حقوقی «محجور» نامیده می شوند. طبق ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی ایران، محجورین شامل سه دسته اصلی هستند که نیازمند حمایت قانونی از طریق ولی یا قیم می باشند. شناخت دقیق این دسته ها برای درک ضرورت و «نصب قیم» از اهمیت بالایی برخوردار است.
تعریف قانونی محجور و انواع آن
محجور به کسی گفته می شود که قانون، او را از تصرف در اموال و حقوق مالی خود منع کرده است. این ممنوعیت قانونی صرفاً برای حمایت از خود شخص محجور و حفظ منافع اوست. سه دسته اصلی محجورین عبارت اند از:
- صغیر (کودکان زیر سن قانونی):
صغیر به کسی گفته می شود که به سن بلوغ شرعی نرسیده باشد. بر اساس قانون مدنی ایران، سن بلوغ برای پسران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال تمام قمری است. صغار به دو دسته تقسیم می شوند: صغیر ممیز و صغیر غیرممیز. صغیر غیرممیز فاقد هرگونه تشخیص و اراده در امور حقوقی است و اعمال او باطل محسوب می شود. اما صغیر ممیز، توانایی تشخیص خوب و بد را دارد ولی همچنان در امور مالی، تصرفاتش غیرنافذ است و نیاز به اذن ولی یا قیم دارد. تمامی اعمال حقوقی صغیر در حوزه مالی، حتی اگر به نفع او باشد، تا زمانی که به سن رشد نرسیده است، نیاز به تنفیذ ولی یا قیم دارد. وظیفه اصلی «ولی قهری» یا در نبود او، قیم، اداره امور «صغیر فاقد ولی» و تربیت اوست.
- مجنون (افراد دارای اختلالات روانی):
مجنون به کسی گفته می شود که دچار اختلالات روانی است و فاقد اراده و قوه تمییز برای اداره امور خود می باشد. جنون می تواند مستمر (دائمی) یا ادواری (دوره ای) باشد. جنون مستمر در هر حال باعث حجر شخص است و تمام تصرفات او باطل خواهد بود. در جنون ادواری، تنها در زمان غلبه جنون، تصرفات شخص باطل است و در فواصل افاقه (بهبودی موقت)، تصرفات او صحیح تلقی می شود، البته مشروط به اثبات حالت افاقه. اثبات جنون معمولاً از طریق گواهی پزشک متخصص (روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب) و تحقیق از مطلعین صورت می گیرد. «مجنون» نیز نیازمند قیم است تا از حقوق و اموال او محافظت شود.
- سفیه (افراد غیر رشید در امور مالی):
سفیه یا غیررشید به کسی گفته می شود که توانایی اداره اموال خود را به نحو عقلایی ندارد و اموال خود را در راه های غیرمنطقی و بدون مصلحت مصرف می کند. این افراد غالباً در سن بلوغ جسمی قرار دارند، اما فاقد رشد عقلی لازم برای تصمیم گیری های مالی هستند. سفه فقط در امور مالی باعث حجر می شود، بنابراین یک سفیه می تواند در امور غیرمالی مانند ازدواج، طلاق یا وصیت (در امور غیرمالی) تصمیم گیری کند. تصرفات مالی سفیه، بدون اجازه ولی یا قیم، غیرنافذ است و برای اعتبار نیاز به تنفیذ آنها دارد. «سفیه» نیز مانند «مجنون» در صورت نداشتن ولی قهری، نیازمند «نصب قیم» است.
اثبات وضعیت حجر برای تعیین قیم ضروری است و این امر اغلب با ارائه گواهی های پزشکی معتبر و تحقیقات دادگاه انجام می شود. این فرآیند، گام نخست در «نحوه تعیین قیم برای محجور» است.
مفهوم قیم و قیمومت در حقوق ایران
پس از شناخت ماهیت افراد محجور، ضروری است که با نهاد حقوقی «قیم» و «قیمومت» آشنا شویم. این مفاهیم ستون فقرات حمایت قانونی از محجورین را تشکیل می دهند و درک تفاوت آنها با سایر نهادهای مشابه، از جمله ولی قهری، کلیدی است.
تعریف لغوی و اصطلاحی قیم و قیمومت
«قیم» در لغت به معنای سرپرست، متولی، عهده دار و کسی است که امور و مسئولیت های فرد دیگری را بر عهده می گیرد. در اصطلاح حقوقی، «قیم» شخصی است که از سوی دادگاه، برای اداره امور مالی و شخصی محجور (صغیر فاقد ولی، مجنون، یا سفیه) منصوب می شود. «قیمومت» نیز به وضعیت حقوقی، وظایف و اختیاراتی اطلاق می شود که بر عهده قیم قرار می گیرد. این نهاد قانونی به منظور حمایت جامع از محجورین و جلوگیری از تضییع حقوق و اموال آنان طراحی شده است.
تفاوت اساسی قیم با ولی قهری و وصی
یکی از مهم ترین نکات در «نحوه تعیین قیم برای محجور»، تفکیک این نهاد از ولایت قهری و وصایت است:
-
ولی قهری:
ولی قهری به معنای ولی اجباری و قانونی است. بر اساس قانون مدنی، پدر و جد پدری، ولی قهری فرزندان صغیر خود هستند. این ولایت به حکم قانون و به صورت خودکار با تولد فرزند آغاز می شود و نیازی به حکم دادگاه یا انتخاب شخص دیگری ندارد. ولی قهری دارای اختیارات وسیعی در اداره امور مالی و تربیت فرزند است، مشروط بر اینکه مصلحت محجور را رعایت کند. ولایت قهری تا زمانی که صغیر به سن بلوغ و رشد برسد، ادامه دارد. در صورت وجود ولی قهری، نوبت به «نصب قیم» نمی رسد مگر در موارد خاصی که ولی قهری صلاحیت خود را از دست بدهد یا توانایی انجام وظایفش را نداشته باشد.
-
وصی:
وصی شخصی است که از طرف پدر یا جد پدری (به عنوان ولی قهری) برای اداره امور صغیر بعد از فوت ولی قهری منصوب می شود. این انتصاب از طریق وصیت انجام می گیرد و تا زمانی که وصی منصوب دارای صلاحیت باشد، او مسئولیت اداره امور محجور را بر عهده خواهد داشت و باز هم نیازی به «تعیین قیم» نخواهد بود.
در واقع، «قیم» تنها در حالتی منصوب می شود که محجور، ولی قهری یا وصی نداشته باشد و یا ولی و وصی موجود، به هر دلیلی صلاحیت یا توانایی لازم را برای انجام وظایف خود از دست داده باشند. به عبارت ساده تر، سلسله مراتب سرپرستی از محجور به این ترتیب است: ابتدا ولی قهری، سپس وصی، و در نهایت «قیم». این ترتیب، مبنای اصلی در «نحوه تعیین قیم برای محجور» است.
«الحاکم ولی من لا ولی له» به زبان ساده
این قاعده فقهی به این معناست که «حاکم (یا قاضی) ولی کسی است که ولی ندارد». این اصل مبنای مشروعیت دخالت دولت و دستگاه قضایی در امور محجورین فاقد ولی یا وصی است. بر اساس این قاعده، در صورت نبود سرپرست قانونی (ولی قهری یا وصی) برای یک محجور، قاضی (که امروزه در حقوق ایران دادستان به عنوان مدعی العموم و سپس دادگاه خانواده) مسئولیت سرپرستی او را بر عهده می گیرد و می تواند برای اداره امور محجور، «قیم» منصوب کند. این اصل نشان دهنده اهمیت حمایت از آسیب پذیرترین اعضای جامعه توسط حکومت است و جایگاه دادستان در فرآیند «قیمومت» را تبیین می نماید.
«الحاکم ولی من لا ولی له» بیانگر این اصل حقوقی است که در صورت فقدان ولی قهری یا وصی برای یک محجور، دادستان و در نهایت دادگاه مسئولیت سرپرستی و تعیین قیم را بر عهده خواهند گرفت.
موارد قانونی برای نصب قیم بر اساس ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی
ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی، صراحتاً مواردی را که در آن «نصب قیم» برای محجور ضروری است، مشخص می کند. این ماده قانونی، چهارچوب اصلی را برای دادگاه ها و سایر مراجع در فرآیند «نحوه تعیین قیم برای محجور» فراهم می آورد. فهم دقیق این موارد برای ذی نفعان اهمیت فراوانی دارد.
بر اساس ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی، برای اشخاص زیر قیم تعیین می شود:
-
برای صغاری که ولی خاص ندارند:
منظور از ولی خاص، پدر و جد پدری است. در صورتی که طفلی از نعمت پدر و جد پدری محروم باشد و از طرف آنها نیز «وصی» برای اداره امورش تعیین نشده باشد، کودک فاقد سرپرست قانونی مستقیم محسوب می شود. در چنین حالتی، قانون برای حفظ حقوق مالی و غیرمالی این «صغیر فاقد ولی»، «تعیین قیم» را الزامی می داند. به عنوان مثال، اگر پدر و جد پدری کودکی فوت کرده باشند و هیچ کدام وصی برای او تعیین نکرده باشند، دادگاه خانواده به «درخواست قیمومت» رسیدگی و فردی را به عنوان قیم منصوب می کند.
-
برای مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغرشان بوده و ولی خاص ندارند:
این بند شامل کودکانی می شود که از همان دوران کودکی (صغر) دچار جنون (مانند ناتوانی های ذهنی شدید) یا سفه (عدم رشد مالی) بوده اند و این وضعیت تا زمان بلوغ آنها ادامه یافته است. اگر این افراد نیز ولی قهری یا وصی نداشته باشند، همانند صغار عادی، «نصب قیم» برای آنها ضروری است. فرض کنید کودکی از بدو تولد دچار اختلال شدید ذهنی بوده و پدر و جد پدری او نیز فوت کرده اند. در این حالت، با رسیدن به سن بلوغ، همچنان به دلیل حجر (جنون)، نیاز به قیم خواهد داشت.
-
برای مجانین و اشخاص غیر رشیدی که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغرشان نباشد (پس از بلوغ):
این دسته شامل افرادی است که پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد طبیعی، به دلیل حوادث یا بیماری ها، دچار جنون یا سفه شده اند. اگر این اشخاص نیز ولی قهری یا وصی نداشته باشند، یا اگر ولی قهری آنها صلاحیت خود را از دست داده باشد، «تعیین قیم» برایشان لازم است. به عنوان مثال، فردی که در سن ۳۰ سالگی به دلیل حادثه ای دچار اختلال حاد روانی شده و پدر و جد پدری او نیز در قید حیات نیستند یا قبلاً فوت کرده اند، نیازمند «نصب قیم» است تا امور مالی و شخصی او توسط یک فرد امین اداره شود. در این موارد، «اثبات جنون یا سفه» از طریق گواهی پزشکی متخصص و تحقیقات قضایی اهمیت دوچندان پیدا می کند.
این موارد، مرزهای قانونی را برای ورود دادستان و دادگاه به موضوع «قیمومت» تعیین می کنند و تضمین می کنند که تنها در صورت فقدان سرپرست مستقیم و واجد شرایط، این نهاد حمایتی فعال شود.
شرایط و صلاحیت های لازم برای قیم شدن
تعیین قیم برای محجور، مسئولیتی خطیر است که نیازمند دارا بودن شرایط خاصی در شخص قیم می باشد. قانون گذار با هدف حفظ حداکثری منافع محجور، صلاحیت های عمومی و اولویت هایی را برای انتخاب قیم تعیین کرده و همچنین مواردی را که فرد را از سمت قیمومت منع می کند، برشمرده است. آشنایی با «شرایط قیم شدن» برای متقاضیان این مسئولیت ضروری است.
صلاحیت های عمومی و اولویت های قانونی
شخصی که به عنوان قیم منصوب می شود، باید دارای مجموعه ای از شرایط عمومی باشد که نشان دهنده توانایی و امانت داری اوست:
- بلوغ و رشد: قیم باید خود به سن بلوغ و رشد (اهلیت کامل) رسیده باشد و قادر به اداره امور مالی و شخصی خود باشد. طبیعتاً، کسی که خود محتاج قیم است، نمی تواند قیم دیگری شود.
- امانت داری: مهمترین شرط برای قیم، امانت دار بودن است. قیم باید مورد اعتماد باشد و تعهد داشته باشد که در حفظ اموال و حقوق محجور، کمال دقت و صداقت را به کار گیرد. عدم امانت داری، از «شرایط عزل قیم» است.
- توانایی اداره امور: قیم باید دارای توانایی جسمی و روانی کافی برای انجام وظایف «قیمومت»، اعم از مراقبت از محجور و اداره اموال او باشد. این توانایی شامل قدرت تصمیم گیری منطقی و مدیریت صحیح منابع مالی محجور است.
- مسلمانی: در حقوق ایران، ولایت کافر بر مسلمان پذیرفته نیست. بنابراین، اگر محجور مسلمان باشد، قیم او نیز باید مسلمان باشد.
علاوه بر صلاحیت های عمومی، قانون برای انتخاب قیم، اولویت هایی را نیز در نظر گرفته است که دادگاه با رعایت آنها، مناسب ترین فرد را انتخاب می کند:
- مادر: در صورت فوت پدر و جد پدری، مادر محجور تا زمانی که ازدواج مجدد نکرده و دارای صلاحیت های لازم باشد، بر سایر بستگان برای قیمومت اولویت دارد. این اولویت مادر در «نحوه تعیین قیم برای محجور» از اهمیت خاصی برخوردار است.
- شوهر: اگر زنی محجور شود (مثلاً دچار جنون گردد)، شوهر او در صورت داشتن صلاحیت و اهلیت، بر سایر نزدیکان برای قیمومت بر همسرش مقدم است.
- نزدیک ترین اقربا: پس از مادر و شوهر، نزدیک ترین اقربای محجور (مانند فرزندان، خواهر و برادر) که صلاحیت لازم را داشته باشند، در اولویت «نصب قیم» قرار می گیرند.
- افرادی که تضمینات کافی می دهند: در صورت نبود افراد فوق یا عدم صلاحیت آنها، دادگاه می تواند شخصی خارج از خانواده را که توانایی و تضمینات لازم (مانند تودیع وثیقه) برای اداره امور محجور را ارائه دهد، به عنوان قیم منصوب کند.
موارد ممنوعیت از سمت قیمومت
برخی شرایط نیز وجود دارد که فرد، حتی با داشتن صلاحیت های عمومی، از «نصب قیم» شدن ممنوع است. این موارد به منظور جلوگیری از تعارض منافع یا سوءاستفاده های احتمالی پیش بینی شده اند:
- محکومیت های کیفری خاص: افرادی که به موجب حکم قطعی دادگاه، به ارتکاب جرائمی نظیر سرقت، کلاهبرداری، اختلاس، خیانت در امانت، جرائم منافی عفت، یا جرائم علیه اطفال محکوم شده اند، نمی توانند قیم شوند. همچنین، افرادی که «معروف به فساد اخلاقی» هستند، از این سمت محروم می باشند.
- ورشکستگی: ورشکستگان نیز نمی توانند به سمت قیمومت منصوب شوند، زیرا خود در اداره اموالشان ناتوان بوده اند و ممکن است در اداره اموال محجور نیز دچار مشکل شوند.
- داشتن دعوی با محجور یا اقربای درجه اول او: اگر فردی با محجور یا با اقربای درجه اول او (پدر، مادر، همسر، فرزند) پرونده مالی یا غیرمالی در دادگاه داشته باشد، نمی تواند به عنوان قیم منصوب شود. این ممنوعیت به منظور جلوگیری از تعارض منافع و حفظ بی طرفی قیم است.
- عدم توانایی جسمی یا روانی: کسانی که به دلیل بیماری های جسمی یا روانی، قادر به اداره امور محجور نیستند، از این سمت محروم می شوند.
دادگاه خانواده با بررسی دقیق این شرایط و اولویت ها، و انجام تحقیقات لازم، مناسب ترین فرد را برای «قیمومت» انتخاب می کند.
نحوه تعیین و مراحل گام به گام نصب قیم برای محجور
فرآیند «نصب قیم» یک رویه قضایی است که شامل مراحل مشخص و دقیق است. این مراحل برای اطمینان از حمایت کامل از محجور و انتخاب فردی صالح و امین به عنوان قیم طراحی شده اند. آگاهی از «مراحل نصب قیم» برای خانواده ها و متقاضیان این سمت بسیار مهم است.
مرحله اول: اطلاع رسانی به دادستان
نقطه آغازین در «نحوه تعیین قیم برای محجور»، اطلاع رسانی به دادستان است. بر اساس «قانون امور حسبی» و قانون مدنی، اشخاص مختلفی موظف به این اطلاع رسانی هستند:
-
چه کسانی موظف به اطلاع رسانی هستند؟
والدین (در صورتی که ولی قهری یا وصی وجود ندارد یا فاقد صلاحیت باشد)، اقربا و نزدیکان محجور (بر اساس مواد ۱۲۱۹ تا ۱۲۲۱ قانون مدنی)، ادارات ثبت احوال و مأموران آن، شهرداری ها، دهبان ها، بخشداران و هر دادگاهی که در جریان رسیدگی به پرونده ای، از وجود محجوری که فاقد ولی، وصی یا قیم است مطلع شود، مکلف است مراتب را به دادستان اطلاع دهد. این وظیفه همگانی به دلیل اهمیت حمایت از محجورین وضع شده است.
-
چگونگی اطلاع رسانی:
این اطلاع رسانی می تواند به صورت کتبی (نامه رسمی) یا شفاهی (مراجعه به دادسرا) صورت گیرد. دادستان به عنوان مدعی العموم، وظیفه پیگیری و حمایت از حقوق محجورین را بر عهده دارد.
مرحله دوم: احراز و اثبات حجر
پس از اطلاع به دادستان، مهمترین گام «اثبات حجر» است. بدون اثبات قانونی حجر، امکان «نصب قیم» وجود ندارد:
- لزوم ارائه گواهی پزشکی: در مواردی که حجر ناشی از جنون یا سفه باشد (مانند سالمندان دچار آلزایمر، افراد دارای معلولیت ذهنی)، ارائه گواهی از پزشک متخصص (متخصص مغز و اعصاب یا روانپزشک) یا ارائه «کارت بهزیستی» برای معلولیت ذهنی، ضروری است. این گواهی باید به طور واضح وضعیت پزشکی و عدم توانایی شخص در اداره امور را تأیید کند.
- تحقیقات دادگاه و دادسرا: دادستان پس از دریافت اطلاعات و مدارک اولیه، دستور تحقیقات لازم را صادر می کند. این تحقیقات ممکن است شامل تحقیق از مطلعین، بستگان، همسایگان و انجام معاینات پزشکی تکمیلی باشد. هدف از این تحقیقات، احراز و اثبات قطعی وضعیت حجر شخص است. در نهایت، پرونده برای تصمیم گیری به دادگاه خانواده ارسال می شود.
مرحله سوم: درخواست نصب قیم
پس از احراز حجر توسط دادگاه، نوبت به «درخواست قیمومت» می رسد:
-
توسط چه کسانی می توان درخواست را ثبت کرد؟
درخواست «نصب قیم» معمولاً توسط بستگان نزدیک محجور (مانند مادر، همسر، فرزندان، خواهر و برادر) یا دادستان (به عنوان مدعی العموم) ثبت می شود. فرم درخواست قیمومت باید شامل مشخصات کامل محجور و متقاضی قیمومت، دلیل حجر و مدارک اثبات کننده آن باشد.
مرحله چهارم: بررسی صلاحیت متقاضی قیمومت
پس از ثبت درخواست، دادگاه به بررسی صلاحیت فرد یا افراد متقاضی برای سمت قیمومت می پردازد:
- تحقیقات محلی و استعلامات قضایی: دادگاه برای احراز صلاحیت، دستور تحقیقات محلی درباره متقاضی، سوابق اخلاقی، مالی و اجتماعی او را صادر می کند. همچنین، استعلامات لازم از مراجع قضایی و انتظامی برای بررسی سوابق کیفری متقاضی انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که فرد مورد نظر، فاقد هرگونه ممنوعیت قانونی برای تصدی سمت قیمومت است. این مرحله به دلیل اهمیت «امانت داری» و «صلاحیت های لازم برای قیم شدن» حیاتی است.
مرحله پنجم: صدور حکم قیمومت
پس از طی مراحل فوق و احراز صلاحیت متقاضی، دادگاه حکم «نصب قیم» را صادر می کند:
- توسط دادگاه خانواده: «دادگاه صالح برای تعیین قیم» همان دادگاه خانواده محل اقامت محجور است که پس از بررسی تمامی جوانب، حکم نهایی را صادر می نماید. در حکم قیمومت، نام قیم، محجور و حدود اختیارات و وظایف قیم مشخص می شود.
زمان تقریبی فرآیند
«زمان لازم برای تعیین قیم» می تواند بسته به نوع حجر و پیچیدگی پرونده متفاوت باشد:
- صغیر فاقد ولی: در مواردی که تنها به دلیل فوت ولی قهری نیاز به قیم است و حجر صغیر واضح است، فرآیند نسبتاً سریع تر و در حدود ۲ تا ۳ ماه به نتیجه می رسد.
- سفیه یا مجنون: در مواردی که «اثبات حجر» (جنون یا سفه) نیاز به کارشناسی های پزشکی و تحقیقات بیشتر دارد، این فرآیند ممکن است بین ۴ تا ۶ ماه به طول انجامد. از این رو، «مشاوره حقوقی قیمومت» با وکیل متخصص می تواند به تسریع و صحت روند کمک شایانی کند.
دادگاه صالح برای رسیدگی به امور قیمومت
شناخت «دادگاه صالح برای تعیین قیم» از جنبه های کلیدی در «نحوه تعیین قیم برای محجور» است. مراجعه به دادگاه نادرست می تواند موجب اطاله دادرسی و سردرگمی شود. صلاحیت دادگاه ها در امور قیمومت به طور دقیق در قانون امور حسبی و قانون مدنی مشخص شده است.
صلاحیت دادگاه خانواده (محل اقامت محجور)
بر اساس ماده ۴۸ قانون امور حسبی، امور مربوط به قیمومت، اعم از «نصب قیم»، «عزل قیم»، تعیین قیم موقت و سایر امور مربوط به محجور، در صلاحیت دادگاهی است که «اقامتگاه محجور» در حوزه آن دادگاه قرار دارد. در نظام قضایی فعلی ایران، «دادگاه صالح برای تعیین قیم» عمدتاً «دادگاه خانواده» است. این قاعده به دلیل حفظ مصلحت محجور و دسترسی آسان بستگان او به دادگاه، وضع شده است. اگر محجور در ایران اقامت نداشته باشد، دادگاهی که محجور در حوزه آن سکونت دارد (حتی اگر محل اقامت دائمی نباشد) صالح به رسیدگی است.
موارد خاص در تعیین دادگاه صالح
قانون گذار برای شرایط خاص نیز پیش بینی هایی در خصوص «دادگاه صالح برای تعیین قیم» در نظر گرفته است:
- عدم اقامت محجور در ایران: اگر محجور در ایران اقامتگاه مشخصی نداشته باشد، دادگاهی که برای اولین بار به امور قیمومت او رسیدگی می کند یا دادگاه محل سکونت فعلی او در ایران، صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.
- نامعلوم بودن اقامتگاه محجور: در مواردی که اقامتگاه محجور معلوم نباشد (مثلاً اگر صغیری بدون اطلاع از والدینش در شهری پیدا شود)، دادگاهی که محجور در حوزه آن یافت شده است، «دادگاه صالح برای تعیین قیم» خواهد بود.
- وجود چندین صغیر با اقامتگاه های مختلف: اگر متوفی دارای چندین «صغیر فاقد ولی» باشد که هر یک در شهرهای مختلفی اقامت دارند، دادگاهی که برای یکی از صغار «نصب قیم» می نماید، می تواند برای بقیه صغار نیز قیم تعیین کند. در این حالت، دادگاهی که کوچکترین صغیر در حوزه آن ساکن است، بر اساس رویه قضایی، اغلب برای تعیین قیم برای تمام صغار صالح شناخته می شود. این امر به منظور تسهیل در فرآیند و جلوگیری از پراکندگی پرونده ها صورت می گیرد.
این مقررات نشان می دهد که قانون گذار با در نظر گرفتن تمامی احتمالات، سعی در تسهیل و تسریع فرآیند «قیمومت» و حفاظت از حقوق محجورین دارد. «مشاوره حقوقی قیمومت» با یک وکیل آگاه به این جزئیات، می تواند از بروز اشتباهات در انتخاب «دادگاه صالح برای تعیین قیم» جلوگیری کند.
مدارک لازم برای درخواست قیمومت (چک لیست کامل)
تهیه و ارائه «مدارک لازم برای قیمومت» یکی از مراحل حیاتی در فرآیند «نحوه تعیین قیم برای محجور» است. نقص مدارک می تواند موجب تأخیر و پیچیدگی در روند قضایی شود. در ادامه، یک چک لیست جامع از مستندات مورد نیاز ارائه می گردد:
لیست کامل مستندات مورد نیاز
-
مدارک هویتی متقاضی (کسی که می خواهد قیم شود):
- اصل و کپی شناسنامه متقاضی.
- اصل و کپی کارت ملی متقاضی.
- عکس پرسنلی متقاضی (برخی دادگاه ها نیاز دارند).
-
مدارک هویتی محجور (فردی که نیاز به قیم دارد):
- اصل و کپی شناسنامه محجور.
- اصل و کپی کارت ملی محجور (در صورت وجود و امکان).
-
گواهی فوت ولی قهری (پدر یا جد پدری) در صورت نیاز:
- اگر «صغیر فاقد ولی» است و پدر یا جد پدری فوت کرده اند، گواهی فوت آن ها باید ارائه شود.
-
گواهی پزشک متخصص یا بهزیستی (برای اثبات جنون یا سفه):
- برای اثبات حجر «مجنون» یا «سفیه»، ارائه گواهی از پزشک متخصص (روانپزشک، متخصص مغز و اعصاب) ضروری است که به طور صریح وضعیت حجر و عدم توانایی شخص در اداره امور را تأیید کند.
- در مورد افراد دارای معلولیت ذهنی، ارائه کارت بهزیستی یا تأییدیه وضعیت از این سازمان نیز می تواند مورد قبول واقع شود.
-
سایر مستندات مربوط به وضعیت محجور:
- هر گونه مدرکی که وضعیت مالی محجور را نشان دهد (مانند سند مالکیت، مدارک بانکی، مدارک درآمدی). این مدارک برای بررسی و تأیید نیاز به قیم و همچنین تعیین میزان مسئولیت قیم در اداره اموال مفید است.
- در صورت لزوم، مدارک مربوط به وضعیت تحصیل یا درمان محجور.
- مدارکی که نسبت متقاضی با محجور را اثبات کند (مثل شناسنامه محجور که نسبت او با مادر را مشخص می کند).
-
فرم درخواست قیمومت:
- فرم تکمیل شده «درخواست قیمومت» که در دادسرا یا دفاتر خدمات الکترونیک قضایی قابل تهیه است. این فرم باید با دقت و اطلاعات صحیح تکمیل شود.
توصیه می شود قبل از مراجعه به دادگاه، با «مشاوره حقوقی قیمومت» از وکیل متخصص، از لیست دقیق و به روز مدارک اطمینان حاصل کنید، زیرا ممکن است در شرایط خاص، مدارک دیگری نیز مورد نیاز باشد.
وظایف و اختیارات قانونی قیم
«وظایف قیم» و «اختیارات قیم» در حقوق ایران، به طور دقیق و با هدف حفظ حداکثری مصلحت محجور، تعریف شده اند. قیم به عنوان نماینده قانونی محجور، مسئولیت های سنگینی دارد و در عین حال، محدودیت هایی نیز بر اختیارات او اعمال می شود تا از هرگونه سوءاستفاده جلوگیری شود. آشنایی با این موارد، بخش مهمی از «نحوه تعیین قیم برای محجور» را تشکیل می دهد.
وظایف کلیدی قیم
وظایف قیم به دو دسته اصلی تقسیم می شود: وظایف مربوط به مراقبت از شخص محجور و وظایف مربوط به اداره اموال او:
-
مراقبت و تربیت محجور:
قیم موظف است در نگهداری، مراقبت و تربیت محجور (به ویژه صغار) کوشا باشد. این وظیفه شامل تأمین نیازهای اولیه زندگی محجور از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت و درمان است. در مورد صغار، قیم باید زمینه تحصیل و تربیت مناسب آنها را نیز فراهم کند. رعایت «غبطه و مصلحت محجور» در تمامی این امور، از اصول اساسی است.
-
اداره و حفظ اموال محجور:
یکی از مهمترین «وظایف قیم»، اداره صحیح و حفظ اموال محجور است. این وظیفه شامل موارد زیر می شود:
- ارائه لیست اموال: قیم باید در ابتدای کار و پس از «نصب قیم»، یک لیست کامل و دقیق از تمامی اموال منقول و غیرمنقول محجور تهیه کرده و به دادسرای سرپرستی (یا دادگاهی که قیم را تعیین کرده است) ارائه دهد. هرگونه پنهان کاری تعمدی در این زمینه می تواند منجر به «عزل قیم» شود.
- گزارش سالانه به دادسرا: قیم موظف است حداقل سالی یک بار، گزارش کاملی از وضعیت مالی محجور و اقدامات خود در اداره اموال او به دادسرای سرپرستی تقدیم کند. این گزارش ها به منظور نظارت دادستان بر عملکرد قیم و اطمینان از رعایت مصلحت محجور است.
- رعایت غبطه و مصلحت محجور: تمامی تصمیمات مالی و حقوقی قیم باید با در نظر گرفتن نفع و مصلحت عالی محجور باشد. قیم نمی تواند کاری کند که به ضرر محجور باشد یا او را در معرض خطر مالی قرار دهد.
-
تکلیف اطلاع رسانی در صورت ازدواج مجدد قیم زن:
اگر قیم، زن باشد و ازدواج مجدد کند، موظف است این موضوع را به دادگاه (دادسرای امور سرپرستی) اطلاع دهد. در صورت عدم اطلاع رسانی، این امر می تواند از «شرایط عزل قیم» باشد. همچنین، زن بدون اجازه شوهر خود نمی تواند قبول قیمومت کند.
اختیارات و محدودیت های قیم
اگرچه قیم دارای اختیاراتی برای اداره امور محجور است، اما این اختیارات به منظور حمایت بیشتر از محجور، با محدودیت هایی همراه است:
-
معاملات ممنوعه قیم با محجور (ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی):
بر اساس ماده ۱۲۴۰ قانون مدنی، قیم نمی تواند از طرف خود با محجور معامله کند. این ممنوعیت برای جلوگیری از تعارض منافع و سوءاستفاده از موقعیت قیمومت است. مثلاً قیم نمی تواند مالی از خود را به محجور بفروشد یا مالی از محجور را برای خود خریداری کند. البته برخی معاملات مانند هبه (بخشش) از طرف قیم به محجور، که صرفاً به نفع محجور است و هیچ ضرری ندارد، می تواند استثنا باشد.
-
معاملاتی که نیاز به اجازه دادستان دارند:
برای انجام برخی معاملات مهم و سرنوشت ساز، قیم نیاز به اجازه کتبی دادستان (یا نماینده او) دارد. این معاملات شامل موارد زیر می شود:
- فروش اموال غیرمنقول محجور (مانند زمین، خانه).
- رهن گذاشتن اموال محجور.
- صلح دعاوی مربوط به محجور.
- اقدامات حقوقی مهمی که ممکن است بر سرنوشت مالی محجور تأثیر بگذارد.
اگر قیم بدون اجازه دادستان اقدام به چنین معاملاتی کند، معامله غیرنافذ خواهد بود و اعتبار آن منوط به تنفیذ دادستان است. در صورت عدم تنفیذ، معامله باطل می شود.
-
حق گرفتن اجرت بابت قیمومت:
قیم می تواند از دادگاه درخواست اجرت بابت زحماتی که برای اداره امور محجور متحمل می شود، نماید. میزان این اجرت با نظر دادگاه و بر اساس اهمیت و حجم کار و وضعیت مالی محجور تعیین می شود. این اجرت از اموال محجور پرداخت می گردد.
رعایت دقیق این «وظایف قیم» و «اختیارات قیم»، تضمین کننده حمایت مؤثر از «حقوق محجورین» است و از بروز اختلافات و سوءاستفاده ها جلوگیری می کند.
مسئولیت های قانونی قیم در صورت تخلف یا سوء استفاده
با توجه به اهمیت نقش قیم در حفظ حقوق و منافع محجور، قانون گذار مسئولیت های سنگینی را برای قیم در صورت تخلف یا سوءاستفاده از سمت خود پیش بینی کرده است. این مسئولیت ها به منظور تضمین امانت داری و انجام صحیح «وظایف قیم» است و بخش جدایی ناپذیری از مبحث «قیمومت چیست» را تشکیل می دهد.
مسئولیت جبران خسارت وارده به محجور
اگر قیم در انجام «وظایف قیم» خود کوتاهی کند (تقصیر یا سهل انگاری) یا به هر نحوی موجب ورود خسارت و ضرر به اموال یا منافع محجور شود، مسئول جبران آن خسارات خواهد بود. این مسئولیت می تواند شامل موارد زیر باشد:
- تضییع اموال: اگر قیم به دلیل سوءمدیریت، اهمال یا اقدامات عمدی، باعث از بین رفتن، کاهش ارزش یا ضایع شدن اموال محجور شود، موظف است معادل خسارت وارده را جبران کند.
- عدم رعایت غبطه: هرگاه قیم اقدامی برخلاف مصلحت و غبطه محجور انجام دهد که منجر به ضرر او شود، مسئول جبران آن است. برای مثال، اگر مالی را بدون رعایت شرایط بازار به قیمتی کمتر از ارزش واقعی بفروشد.
محجور پس از رفع حجر یا قیم جدید می تواند از قیم سابق برای جبران خسارات وارده شکایت کند.
مسئولیت کیفری (خیانت در امانت، ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی)
در برخی موارد، تخلف قیم می تواند علاوه بر مسئولیت مدنی (جبران خسارت)، منجر به مسئولیت کیفری نیز شود. ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) به موضوع «خیانت در امانت» می پردازد و می تواند شامل حال قیم متخلف شود. اگر قیم اموال محجور را که به او سپرده شده است، به ضرر محجور:
- تصاحب کند (مال خود کند).
- تلف کند (از بین ببرد).
- مفقود کند (گم کند).
- مورد استفاده غیرمجاز قرار دهد.
در این صورت، عمل او مشمول جرم خیانت در امانت شده و «قیم» طبق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. این مجازات، جنبه بازدارندگی قوی دارد و اهمیت «امانت داری» را در سمت «قیمومت» نشان می دهد. دادستان و دادگاه نظارت دقیقی بر عملکرد «قیم» دارند تا از تضییع «حقوق محجورین» جلوگیری شود.
عزل و انعزال قیم و تعیین قیم جدید
نهاد قیمومت، برای حمایت از محجورین طراحی شده و در صورتی که قیم نتواند یا نخواهد به وظایف خود عمل کند، یا صلاحیت خود را از دست بدهد، قانون گذار مکانیسم های «عزل قیم» و «تعیین قیم جدید» را پیش بینی کرده است. این فرآیندها به منظور تضمین استمرار حمایت از محجور و حفظ منافع او انجام می شوند.
شرایط عزل قیم
«عزل قیم» توسط دادگاه خانواده و به درخواست دادستان یا هر ذی نفع دیگری (مانند بستگان محجور) صورت می گیرد، در صورتی که یکی از شرایط زیر احراز شود:
- عدم امانت داری: اگر ثابت شود قیم در حفظ اموال محجور یا اداره امور او امانت دار نبوده و به ضرر محجور عمل کرده است. این مورد شامل سوءاستفاده مالی، اختلاس از اموال محجور یا هرگونه تضییع عمدی اموال می شود.
- عدم لیاقت یا توانایی: اگر قیم توانایی یا لیاقت لازم برای اداره امور محجور را از دست بدهد. این ممکن است به دلیل بیماری، کهولت سن، یا هر شرایط دیگری باشد که او را از انجام صحیح «وظایف قیم» باز می دارد.
- ازدواج قیم زن بدون اطلاع: اگر قیم زن باشد و بدون اطلاع دادستان یا دادگاه ازدواج مجدد کند، این امر می تواند از «شرایط عزل قیم» باشد. هدف از این قانون، جلوگیری از بروز تعارض منافع و اطمینان از تمرکز قیم بر امور محجور است.
- ارتکاب جرائم خاص: اگر قیم مرتکب یکی از جرائم ممنوعیت از سمت قیمومت (مانند سرقت، کلاهبرداری، خیانت در امانت) شود، بلافاصله باید عزل شود.
- ورشکستگی: در صورتی که قیم ورشکسته شود، صلاحیت اداره اموال را از دست داده و باید عزل گردد.
- وجود تعارض منافع: اگر قیم با محجور یا اقربای درجه اول او، پرونده قضایی داشته باشد یا منافع او با منافع محجور در تضاد قرار گیرد.
در «نحوه تعیین قیم برای محجور»، دادگاه وظیفه دارد به محض اطلاع از وجود «شرایط عزل قیم»، به موضوع رسیدگی کند و در صورت لزوم، قیم را عزل نماید.
فرایند عزل و نصب قیم جایگزین
فرایند «عزل قیم» معمولاً با طرح درخواست از سوی دادستان یا یکی از نزدیکان محجور به «دادگاه صالح برای تعیین قیم» (دادگاه خانواده) آغاز می شود. دادگاه پس از بررسی دلایل و انجام تحقیقات لازم، در صورت احراز «شرایط عزل قیم»، حکم به عزل او صادر می کند. پس از عزل، دادگاه فوراً اقدام به «تعیین قیم جدید» برای محجور می نماید. این فرآیند به گونه ای انجام می شود که کمترین وقفه در اداره امور محجور و حفاظت از او ایجاد شود. قیم جدید نیز بر اساس «شرایط قیم شدن» و اولویت های قانونی انتخاب می شود.
استعفای قیم
قیم می تواند در هر زمان از سمت خود استعفا دهد، مشروط بر اینکه این استعفا مورد تأیید دادگاه خانواده قرار گیرد. دادگاه پس از دریافت درخواست استعفا، ضمن بررسی وضعیت محجور، اقدام به «تعیین قیم جدید» می نماید تا امور محجور بدون سرپرست باقی نماند. استعفا نباید به ضرر محجور باشد و قیم تا زمان «نصب قیم» جدید، همچنان مسئولیت اداره امور محجور را بر عهده خواهد داشت.
نمونه فرم درخواست قیمومت (دادخواست)
تکمیل و ارائه صحیح «نمونه درخواست قیمومت» از گام های اساسی در «نحوه تعیین قیم برای محجور» است. در اینجا یک نمونه عمومی از متن دادخواست نصب قیم ارائه شده است که می تواند توسط متقاضی یا وکیل تکمیل و به دادگاه صالح ارائه شود. لازم به ذکر است که این صرفاً یک نمونه است و جزئیات هر پرونده ممکن است نیازمند تغییرات و توضیحات خاص خود باشد. توصیه می شود برای تکمیل دقیق، از «مشاوره حقوقی قیمومت» با یک وکیل استفاده کنید.
به نام خدا
ریاست محترم دادگاه خانواده شهرستان [نام شهرستان]
با سلام و احترام،
احتراماً، به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام و نام خانوادگی متقاضی] فرزند [نام پدر متقاضی]، به شماره شناسنامه [شماره شناسنامه متقاضی] و شماره ملی [کدملی متقاضی]، به آدرس [نشانی کامل متقاضی]، به عنوان [نسبت شما با محجور، مثال: مادر/برادر/فرزند] محجور [نام و نام خانوادگی محجور] فرزند [نام پدر محجور]، به شماره شناسنامه [شماره شناسنامه محجور] و شماره ملی [کدملی محجور]، متولد [تاریخ تولد محجور]، به آدرس [نشانی کامل محجور]، درخواست «نصب قیم» برای نامبرده را تقدیم می دارم.
شرح دلایل و وضعیت محجور:
محجور فوق الذکر، به دلیل [ذکر دلیل حجر به تفصیل، مثال: صغر سن و فوت ولی قهری/ ابتلا به بیماری آلزایمر و جنون/ سفه و عدم توانایی در اداره امور مالی]، فاقد اهلیت قانونی برای اداره امور مالی و شخصی خود می باشد. اینجانب [نام و نام خانوادگی متقاضی]، به عنوان [نسبت با محجور]، با توجه به [ذکر دلایل عدم وجود ولی قهری یا وصی و یا عدم صلاحیت آنها، مثال: فوت پدر و جد پدری محجور در تاریخ های ____ و عدم تعیین وصی از سوی آنها] و عدم وجود سرپرست قانونی دیگر برای محجور، و به استناد ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی و ماده ۴۸ قانون امور حسبی، درخواست «تعیین قیم» برای ایشان را دارم.
مدارک و مستندات پیوست (در صورت لزوم به پیوست این دادخواست ارائه گردد):
- کپی برابر اصل شناسنامه و کارت ملی اینجانب (متقاضی).
- کپی برابر اصل شناسنامه و کارت ملی محجور.
- کپی برابر اصل گواهی فوت [پدر/جد پدری] محجور (در صورت وجود ولی قهری و فوت او).
- گواهی پزشکی متخصص [نام پزشک متخصص و تخصص، مثال: روانپزشک/متخصص مغز و اعصاب] مورخ [تاریخ گواهی]، مبنی بر تأیید وضعیت [جنون/سفه] محجور.
- سایر مدارک و مستندات [مثال: گزارش بهزیستی، لیست اموال محجور (در صورت امکان)].
لذا، با عنایت به مراتب معروضه و نظر به عدم توانایی محجور در اداره امور خویش و ضرورت «نصب قیم» برای حفظ حقوق و منافع او، از آن مقام محترم قضایی استدعای رسیدگی و صدور حکم مبنی بر «نصب قیمومت» اینجانب (یا فرد دیگری که دادگاه صالح تشخیص دهد) بر محجور فوق الذکر را دارم.
با تشکر و احترام فراوان
نام و نام خانوادگی متقاضی: [نام شما]
امضا: [امضای شما]
تاریخ: [تاریخ]
این «نمونه فرم درخواست قیمومت» می تواند به شما کمک کند تا اطلاعات لازم را به صورت منظم جمع آوری و ارائه دهید. برای اطمینان از رعایت تمامی جوانب قانونی، «مشاوره حقوقی قیمومت» با یک وکیل متخصص توصیه می شود.
سوالات متداول
آیا مادر می تواند ولی قهری باشد؟ (تفاوت ولایت و قیمومت مادر)
خیر، بر اساس قوانین مدنی ایران، مادر نمی تواند ولی قهری فرزند خود باشد. ولایت قهری تنها به پدر و جد پدری اختصاص دارد. اما در صورت فوت پدر و جد پدری و عدم وجود وصی، مادر در صورت دارا بودن صلاحیت و عدم ازدواج مجدد، برای «نصب قیم» بر فرزندان محجور خود نسبت به سایر بستگان اولویت دارد. در این حالت، مادر به عنوان قیم منصوب می شود، نه ولی قهری.
چه مدت طول می کشد تا حکم قیمومت صادر شود؟
«زمان لازم برای تعیین قیم» بستگی به نوع حجر و پیچیدگی فرآیند «اثبات حجر» دارد. برای «صغیر فاقد ولی» که نیاز به اثبات حجر ندارد، ممکن است ۲ تا ۳ ماه زمان ببرد. اما برای «مجنون و سفیه» که نیازمند گواهی پزشکی متخصص و تحقیقات دادسرا و دادگاه هستند، این فرآیند می تواند ۴ تا ۶ ماه یا حتی بیشتر طول بکشد.
آیا ولی قهری قابل عزل است؟
بله، «ولی قهری» نیز در موارد خاصی قابل عزل است. بر اساس ماده ۱۱۸۴ قانون مدنی، اگر ولی قهری مراعات مصلحت محجور را نکند و با سوءاستفاده یا سوءمدیریت به اموال محجور ضرر برساند، با «درخواست دادستان» یا بستگان محجور و اثبات این موضوع در «دادگاه صالح برای تعیین قیم»، دادگاه می تواند او را عزل کرده و به جای او «نصب قیم» نماید. همچنین در صورت «عدم لیاقت ولی قهری» یا بیماری که مانع انجام وظایف شود، دادگاه می تواند «امین موقت» را به ولی قهری منضم کند.
در صورت عدم صلاحیت ولی قهری چه اتفاقی می افتد؟
اگر «ولی قهری» صلاحیت خود را از دست بدهد (مانند جنون، سفه، ورشکستگی) یا به دلیل بیماری، غیبت یا حبس، قادر به اداره امور محجور نباشد، دادگاه می تواند به «درخواست دادستان» یا بستگان، او را عزل کرده و برای محجور «قیم» منصوب کند. همچنین، در برخی موارد، دادگاه می تواند یک «امین موقت» را به «ولی قهری» منضم نماید تا بر اقدامات ولی نظارت داشته باشد یا امور خاصی را اداره کند.
آیا قیم می تواند از اموال محجور برای خودش استفاده کند؟
خیر، قیم به هیچ وجه مجاز به استفاده شخصی از اموال محجور نیست. «وظایف قیم» ایجاب می کند که او صرفاً در جهت «غبطه و مصلحت محجور» از اموال او نگهداری و اداره کند. هرگونه استفاده شخصی از اموال محجور، سوءاستفاده تلقی شده و می تواند منجر به «عزل قیم»، مسئولیت جبران خسارت و حتی مسئولیت کیفری (خیانت در امانت) شود. البته قیم می تواند برای زحمات خود، با تأیید دادگاه، از اموال محجور «اجرت قیمومت» دریافت کند.
آیا امکان نصب قیم موقت وجود دارد؟
بله، در موارد ضروری و فوری، قانون «نصب قیم موقت» را پیش بینی کرده است. به عنوان مثال، در صورت غیبت موقت ولی قهری، یا زمانی که هنوز فرآیند «نصب قیم» دائم به اتمام نرسیده اما نیاز فوری به سرپرستی وجود دارد، دادگاه می تواند برای مدت مشخصی، «امین موقت» یا «قیم موقت» تعیین کند تا امور اضطراری محجور اداره شود.
نتیجه گیری
«نحوه تعیین قیم برای محجور»، فرآیندی پیچیده و در عین حال حیاتی در نظام حقوقی ایران است که هدف نهایی آن، حمایت جامع از اشخاص فاقد اهلیت قانونی برای اداره امور خود است. از «تعریف محجور» و انواع آن (صغیر، مجنون، سفیه) گرفته تا تفکیک دقیق «تفاوت ولی و قیم» و وصی، و همچنین «موارد قانونی برای نصب قیم» بر اساس «ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی»، تمامی مراحل و مفاهیم بنیادین این نهاد حقوقی تبیین شد. «شرایط قیم شدن»، «وظایف قیم» و «اختیارات قیم»، همراه با مسئولیت های قانونی در صورت تخلف و «عزل قیم»، همگی برای تضمین «حقوق محجورین» و انتخاب فردی امین و صالح تدوین گردیده اند.
فرآیند گام به گام از اطلاع رسانی به «دادستان و قیمومت»، «احراز حجر»، «درخواست قیمومت» و «بررسی صلاحیت متقاضی قیمومت» تا صدور حکم نهایی در «دادگاه صالح برای تعیین قیم»، نشان دهنده دقت و حساسیت قانون گذار در این زمینه است. همچنین، «مدارک لازم برای قیمومت» و «زمان لازم برای تعیین قیم» از نکات عملی مهمی هستند که متقاضیان باید به آن ها توجه کنند.
با توجه به پیچیدگی های حقوقی و اداری این فرآیند، اکیداً توصیه می شود که خانواده ها و ذی نفعان محجورین، پیش از هر اقدامی، از «مشاوره حقوقی قیمومت» با یک وکیل متخصص و باتجربه بهره مند شوند. یک وکیل متخصص می تواند در تمامی مراحل، از تهیه «نمونه درخواست قیمومت» تا پیگیری پرونده در مراجع قضایی، راهنمایی های لازم را ارائه داده و از تضییع حقوق محجور جلوگیری کند. حفظ کرامت و منافع اشخاص محجور، وظیفه ای قانونی و اخلاقی است که با استفاده صحیح از نهاد «قیمومت» محقق خواهد شد.