کاربرد NLP در معامله گری

شاید بسیاری از افرادی که نام NLP را شنیده اند، تعریف روشنی از آن نداشته باشند. در واقع پاسخ به این سوال که دقیقا NLP چیست؟ آنقدرها هم آسان نیست. در این مقاله با بنیانگذاران NLP آشنا می شوید و با تاریخچه NLP آشنا می شوید. برای درک بهتر مفهوم NLP به توضیح معنای این اصطلاح می پردازیم و در نهایت با کاربرد، شش اصل و مزایای یادگیری NLP آشنا می شوید.

بنیانگذاران NLP چه کسانی هستند؟

در سال 1970 در کالیفرنیا، آقایان ریچارد بندلر و جان گریندر با همکاری و ادغام تحقیقات خود توانستند روشی ویژه برای بهبود فعالیت مغز و رفتار ایجاد کنند. آنها ادعا کردند که ارتباط عمیقی بین فرآیندهای عصبی، الگوهای کلامی و الگوهای رفتاری وجود دارد.

بنیانگذاران NLP آقای جان گریندر و ریچارد بندلر هستند

“NLP” معتقد است که اگر کسی می تواند کاری انجام دهد، ما هم می توانیم انجام دهیم.

این دو روانشناس پس از 36 ساعت بحث و گفتگوی مداوم، سرانجام نام Neuro Linguistic Programming که به اختصار NLP نامیده می شود را برای روش خود انتخاب کردند. البته بعدها با گسترش NLP و تقویت و بهبود تکنیک های عملی آن، کاربردهای بیشتری برای NLP معرفی شد. از جمله این کاربردها می توان به پیشرفت شغلی، متقاعد کردن دیگران، پاک کردن خاطرات بد گذشته، تقویت فعالیت مغز، سیاست، مذاکره و … اشاره کرد.

با تاریخچه شکل گیری NLP آشنا شوید

ریچارد بندلر در 17 سالگی علاقه زیادی به موسیقی پاپ داشت. همسر دکتر رابرت اسپیتزر از او خواست تا به پسرشان نواختن درام را بیاموزد. این درخواست زمانی مطرح شد که ریچارد تصمیم به ادامه تحصیل در دانشگاه کالیفرنیا گرفت. بنابراین ریچارد به عنوان سرایدار املاک اسپیتزر، یک مکان کوچک برای خود در همان مکان ساخت. در این مکان بود که ریچارد با ویرجینا ساتیر ملاقات کرد.

ویرجینیا استیر و میلتون اریکسون برای درمان مشتریان در مدت کوتاهی مشهور بودند. ریچارد بندلر و جان گریندر با بررسی روش های درمانی این دو نفر به این نتیجه رسیدند که روش های درمانی هر دو بسیار شبیه به یکدیگر است. آنها پس از استخراج و طبقه بندی روش درمانی خود، روش استخراج را در اختیار گروهی از روانشناسان قرار دادند و متوجه شدند که سطح نتیجه گیری این گروه از روانشناسان نسبت به قبل بسیار بهبود یافته است. این آغاز تحقیقات بیشتر ریچارد و جان برای یافتن نقاط مشترک افراد موفق در زمینه های دیگر بود.

با تاریخچه شکل گیری NLP آشنا شوید

“NLP” عملی است. مجموعه ای از الگوها، مهارت ها و راه های درست فکر کردن و رفتار کردن است.

معنی و کاربرد NLP چیست؟

برنامه نویسی عصبی زبانی که به اختصار ان ال پی نامیده می شود، یک روش ارتباطی، رشد شخصی و روان درمانی است که توسط ریچارد بندلر و جان گریندر توسعه یافته است. سازندگان این رویکرد مدعی شدند که بین فرآیندهای عصبی، پردازش زبان و الگوهای رفتاری ارتباطی وجود دارد که می‌توان آن‌ها را «برنامه‌ریزی» کرد و از طریق تجربه آموخت و به این ترتیب، از این رویکرد برای هدف خاصی در زندگی استفاده کرد. حتی در این راه می توان مسیر زندگی را با هدف رسیدن به تعالی تغییر داد.

حرف اول کلمه NLP Neuro بر نقش ویژه اعصاب در این علم تاکید دارد. نورو به چگونگی کسب اطلاعات از محیط اطراف توسط سیستم عصبی با کمک حواس پنج گانه و ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه و عملکردهای شناختی اشاره دارد.

حرف دوم عبارت Linguistic NLP به مفهوم چگونگی استفاده از کلمات و زبان برای تنظیم و بازسازی افکار، رفتار و احساساتمان اشاره دارد. به ما می آموزد که چگونه از کلمات برای برقراری ارتباط بهتر با دیگران استفاده کنیم.

حرف سوم کلمه NLP Programming نحوه سازماندهی افکار با کمک کلمات و تأثیر متقابل افکار بر کلمات، نگرش و رفتار را توضیح می دهد. تعریف اخیر ریچارد بندلر از NLP به فرهنگ لغت آکسفورد اضافه شده است:

“برنامه نویسی عصبی کلامی مدلی از ارتباطات بین فردی است. این مدل عمدتاً به رابطه بین الگوهای رفتاری موفق و تجربیات ذهنی نهفته در آن مربوط می شود. NLP یک سیستم درمانی پایه دوره ای مبتنی بر خودآگاهی، ارتباط موثر و تغییر افکار، عاطفی است. و الگوهای رفتاری

معنی و کاربرد برنامه ریزی عصبی کلامی NLP

هدف NLP مفید و موثر بودن و همچنین گسترش دامنه انتخاب ها و بهبود کیفیت زندگی است.

برنامه ریزی عصبی-زبانی یا برنامه ریزی عصبی-زبانی یک رویکرد منضبط است که هدف آن افزایش اثربخشی فردی است. یک اصل اساسی در برنامه ریزی عصبی زبانی این است که مردم به روش های منحصر به فرد خود درباره جهان فکر می کنند. آنها آن را می بینند، می شنوند، لمس می کنند و آن را درک می کنند. برنامه نویسی عصبی-زبانی با ساختار فکر و الگوهای فکری سروکار دارد، نه افکار خاصی که در ذهن وجود دارد.

شش اصل برنامه ریزی عصبی کلامی NLP

NLP یا Neuro-Lingual Programming شش اصل اساسی دارد. این شش اصل از ارکان NLP محسوب می شوند. در ادامه به بررسی این شش اصل می پردازیم.

6 اصل برنامه ریزی عصبی کلامی NLP

اصل اول: اهمیت ضمیر ناخودآگاه در موفقیت

ضمیر ناخودآگاه به عنوان بخشی از وجود انسان نقش بسیار مهمی در رسیدن یا نرسیدن به اهداف دارد. ” زیگموند فروید ” ذهن را به کوه یخی تشبیه کرد که بخش خودآگاه و خودآگاه آن نوک کوه یخی است که بیرون از آب است. او می گوید بخش بزرگی از ذهن ما پنهان است. ضمیر آگاه کل مسئله را تحلیل و بررسی نمی کند و به نکات مخفی آن دسترسی ندارد.

مثلاً اگر به او بگویید «خسته نباشید»، «خسته نباشید» را نمی فهمد، اما «خسته» را محاسبه می کند. احتمالاً بارها از گویش دورو و باری این کلمات را شنیده اید: «نمی خوام برم اونجا!»، «نمی خوام این قرارداد رو امضا کنم!» یا اینکه «از اولش این حس رو داشت که من نمیتونم» و جملاتی از این دست که حتما به گوش شما رسیده است.

به عبارت دیگر، اینها توافق یا عدم توافق ضمیر ناخودآگاه یک فرد است. تکنیک های زیادی برای کنترل بخش بزرگی از ناخودآگاه شما وجود دارد. اگر بتوانید به ضمیر ناخودآگاه فشار بیاورید، احتمال موفقیت شما دو برابر خواهد شد. در حالی که بیشتر اوقات به طور پیش فرض، ضمیر ناخودآگاه (ذهن نیمه خودآگاه) بیشتر به سمت منفی گرایی تمایل دارد تا چیزهای مثبت.

اهمیت ضمیر ناخودآگاه در موفقیت

تقصیر شما نیست که ضمیر ناخودآگاه اینگونه است، به خیلی چیزها بستگی دارد. به عنوان مثال، والدین ما می خواهند ما را در شرایطی کاملاً امن بزرگ کنند و به ما اجازه ریسک نمی دهند. اما اگر آن را تغییر ندهید، تقصیر شماست.

نکته قابل توجه دیگر در مورد ضمیر ناخودآگاه این است که دوست دارد شما را از درد و سختی دور نگه دارد، بنابراین به شما اجازه نمی دهد ریسک های جدیدی را انجام دهید یا خود را دچار مشکل کنید. احتمالاً این ضمیر ناخودآگاه شماست که شما را دوست دارد. با این حال، این عشق برای شما فایده ای ندارد، پس دست به کار شوید و بر او غلبه کنید.

اصل دوم: راه حل همه مشکلات در خود شماست

این آیه از حضرت حافظ به وضوح بیان می کند که چگونه انسان ها می توانند به توقف خود منتهی شوند:

بین عاشق و معشوق هیچ حائلی نیست، خودت حجاب حافظی هستی

راه حل همه مشکلات در درون خودتان است

آشنایی با فرآیند حل مسئله می تواند تاثیر بسزایی در رشد کسب و کار شما داشته باشد. آنچه برای موفقیت در کسب و کار و غلبه بر مشکلات آن اهمیت دارد، توانایی شما در درک زمینه، تعریف صحیح، یافتن راه حل و انتخاب مناسب ترین راه حل از بین روش های موجود است.

اصل سوم: برای انجام هر کاری نیاز به برنامه دارید

داشتن یک نقشه خیالی باعث می شود که ذهن بداند چگونه داده ها را واقعا پردازش و به خاطر بسپارد. نقشه ها را می توان در تمام جنبه های معیشتی، برای بهبود یادگیری، تفکر دقیق تر و بهبود عملکرد انسان استفاده کرد.

برای انجام هر کاری به نقشه نیاز دارید

اصل چهارم: چیزی به نام شکست وجود ندارد

چیزی به نام شکست وجود ندارد و همه چیز تجربه و یادگیری است. از طرفی نقطه مقابل “موفقیت” “شکست” نیست، بهتر است، نقطه مقابل موفقیت را می توان عواملی چون بی تفاوتی و سهل انگاری دانست.

زیرا بی تفاوتی و بی مسئولیتی انسان را در مسیر بی هدفی و بی میلی قرار می دهد. در این حالت بیهوده عمل می کند و اهداف غیرواقعی برای خود در نظر می گیرد و به همین دلیل نمی تواند خواسته های خود را برآورده کند.

چیزی به نام شکست وجود ندارد

جمله معروفی در تجارت وجود دارد که می گوید: « سریع شکست بخور و سریع خودت را احیا کن. » اصل حاکم بر این فلسفه این است: شکست پایان کار نیست، بلکه شکست یک تجربه و یادگیری است و اساس آن توانستن است. تا هر چه زودتر احیا شود.

فرافکنی عصبی کلامی

اصل پنجم: انعطاف در راه رسیدن به اهداف

آیا ورزشکارانی را در حال انجام ژیمناستیک دیده اید؟ آنها به راحتی از وسایل ژیمناستیک بالا می روند و به راحتی حرکات کششی انجام می دهند که افراد دیگر نمی توانند انجام دهند. همچنین انعطاف پذیری غلبه بر موانع در مسیر رسیدن به هدف را آسان تر می کند. انعطاف به این معناست که وقتی قوانین غیرطبیعی به وجود می آیند، بتوانید تغییرات و دگرگونی هایی در خود ایجاد کنید.

فرافکنی عصبی کلامی

اصل ششم: انسانها نمی توانند رابطه برقرار نکنند

شما در حال حاضر با هر چیزی که در محیط زندگی شما وجود دارد در ارتباط هستید. به عبارت دیگر، همه چیز در اطراف شما بر زندگی و سرنوشت شما تأثیر می گذارد.

“NLP” مطالعه موضوعی است که تفاوت بین عالی و متوسط ​​را ایجاد می کند، روش های بسیار مؤثری را برای آموزش، مشاوره، امور شغلی و روان درمانی ارائه می دهد.

فواید و اثرات NLP چیست؟

• به طور خلاصه، درک و تمرین NLP به روش های زیر به شما کمک می کند:
• افزایش مهارت خود در متقاعد کردن دیگران
• غلبه بر اثرات تجربیات منفی گذشته و ترک عادت های نامطلوب
• ایجاد روابط شخصی با دیگران و کسب نگرش ذهنی سازنده و مفید
• افزایش عزت نفس، تمرکز بر اهداف و هدایت انرژی درونی خود به سمت دستیابی به این اهداف
• همسو کردن ارزش ها و باورهایمان با آنچه می خواهیم به آن برسیم
• ایجاد اعتماد به نفس برای انجام کارهایی که می خواهید انجام دهید
• دستیابی به اهدافی که قبلا فکر می کردید دست نیافتنی و غیرممکن هستند
• ایجاد درک متقابل بین شما و مشتریان و همکارانتان
• راه های خلاقانه ای برای حل مشکلات خود بیابید و صحبت های ذهنی خود را کنترل کنید
• لذت بردن از فعالیت هایی که قبلا از انجام آنها می ترسیدید
• استفاده موثرتر از زمان و افزایش حس هدف در زندگی
• مهارت هایی را که همیشه آرزویش را داشتید به دست آورید

فواید و اثرات NLP چیست؟

“NLP” علم و هنر دستیابی به کمال و موفقیت است و از مطالعه افرادی به دست می آید که در زمینه های مختلف به نتایج قابل توجهی دست یافته اند.

در این علم با تجسم خلاقانه و اجرای برخی تکنیک ها به راحتی می توانید سیستم عصبی خود را تغییر دهید. برای اثبات حرف هایم شما را به یک تمرین دعوت می کنم. لطفاً چشمانتان را ببندید (البته پس از خواندن این متن)، سپس با خیال راحت به آشپزخانه بروید و یک لیمو از یخچال بردارید و با چاقو از وسط نصف کنید. یک قطعه را در دهان قرار دهید و آن را بین دندان ها فشار دهید. در ضمن طعم ترش لیمو رو حس میکنی میبینی!! در حین انجام این تمرین، بزاق در دهان شما ترشح می شود و احساس می کنید که لیمو بخورید. این تمرین نشان می دهد که ما می توانیم آگاهانه بر ذهن خود و اطرافیانمان تأثیر بگذاریم.

هدف اصلی تکنیک‌های NLP یادگیری راه‌هایی است که مدل‌سازان NLP یاد می‌گیرند تا به کمک مدل‌سازی به موفقیت‌های بزرگ دست یابند و مهم‌تر از آن اینکه افراد چگونه می‌توانند این مدل را در ضمیر ناخودآگاه خود به کار گیرند. اگر بخواهیم تفاوت NLP را با سایر علومی که در زمینه رشد فردی هستند بگوییم، می‌توان گفت: فرض کنید وارد دفتری شده‌اید و می‌خواهید از مسئول مربوطه امضا بگیرید، اما نمی‌دانید کدام یک اتاق آن است.

در این صورت از طبقه اول و اتاق اول شروع می کنید و تا آخرین طبقه به دنبال او می گردید و در نهایت با آزمون و خطا او را پیدا می کنید. اما در این علم مستقیماً توسط مربی و تکنیک ها به اتاق مورد نظر می روید. به همین دلیل است که امروزه درمان های این علم سریعتر از سایر علوم است.