خواب صبحگاهی را چگونه ضربه فنی کنیم؟
با وجود همه فیلم ها و سریال ها و مهمانی ها و گعده های شبانه سعی کنید کم کم عادت کنید که زود بخوابید. خانواده تان هم مثل شما کم کم عادت می کنند زود بخوابند چرا که دیگر هم صحبتی مثل شما را از دست می دهند!
با شکم پر نخوابید!
خودتان را سنگین نکنید. یا شب ها کم تر بخورید یا اگر می خواهید شام خوبی بخورید ۲ ساعت قبل از خواب بخورید تا بدن تان درگیر هضم غذا نباشد.
یک جهش یک ساله!
یک برنامه درست و حسابی برای ساعاتی که زود بیدار می شوید بریزید. این طوری به خودتان انگیزه می دهید. مثلا ساعت های ۵ تا ۷ صبح یک سال را برای حفظ قرآن زبان بررسی اخبار روز و… بگذارید. این طوری جهش خودتان را جلو جلو می بینید.
به خودتان برسید!
خودتان را تشویق کنید. بالاخره شما دست به کار مهمی زده اید آن هم وقتی که همه خوابند و شما دل تان غنج می رود تا یک دقیقه بیش تر بخوابید و هی با خودتان می گویید: خوش به حال شان…! پس اول کاری جایزه ای برای خودتان بگذارید. مثلا برای افراد شکمو این جایزه می تواند یک شیرینی باشد و برای افراد فیلم باز یک برنامه مستند یا فیلم سرصبحی!
یک چوب بالا سر!
برای بیش تر آدم ها فاقد اجبار کارکردن خیلی سخت است. پس خودتان را محدود کنید. مثلا قرار های کاری مهم تان را سرصبح بگذارید یا انجام تکلیف ها و خواندن دروس حساس تان. این طوری دیگر نمی توانید از زیر کار در بروید! ضمن این که بهتر هم یاد می گیرید. حالا اگر مسابقه ای هم سر صبح در تلویزیون پخش شود که دیگر همه با کله بیدار می شوند!
سریعا از رختخواب دور شوید!
اگر برنامه و جایزه و… برای تان کار ساز نبود و در مقابل خواب سست تر از این حرف ها بودید؛ کاری کنید که خواب از سرتان بپرد. اول این که اصلا به رختخواب برنگردید و با افسوس هی به بالشت و پتوی خود نگاه نکنید. سریع بروید آبی به سر و صورت تان بزنید و یک چای نوش جان کنید. بعد هم سریع آماده شوید و پیاده به محل کار یا مدرسه و دانشگاه بروید. اصلا به خودتان فرصت فکر کردن هم ندهید!
یواش یواش
کسی یک شبه سحرخیز نمی شود. از کم شروع کنید. هر روز یک ربع زودتر…
بیداری در وقت اضافه
بدترین کار این است که ساعت تان را در وقت های متعدد کوک کنید. ضمن اذیت و آزار روانی برای افراد دیگر خانواده این کار شما را به زنگ بعدی تشویق می کند و از آخر هم بیدار نمی شوید! پس از همان اول برای یک زمان کوک کنید تا ملزم شوید بیدار شوید.
زنگ ساعت لالایی نیست!
زنگ ساعت تان هرچه قدر دلخراش تر بهتر! یک زنگ آرام و ملایم حکم لالایی برای شما دارد. ساعت تان را هم بهتر است نزدیک تان نگذارید. یک جای دور و سخت بگذارید تا مجبور باشید دنبالش بگردید و از جای تان بلند شوید. حتی شده به کسی بسپارید که قایمش کند تا صبح برای پیدا کردنش بیچاره شوید.
همراه سحرگاهی!
کار های سخت هرچه قدر گروهی باشد بهتر است. اگر بتوانید خانواده تان را هم در سحرخیزی همراه کنید کمک بزرگی به خودتان کردید. واگرنه بگردید دنبال یک همراه مثلا یک دوست که با هم قرار بگذارید صبح ها همدیگر را بیدار کنید.
بیدار ماندن سخت تر از بیدار شدن!
بیدار شدن یک پروژه است و بیدار ماندن پروژه دیگری! بعضی ها هستند دو ساعت در رختخواب خمارند و مشغول این معادله که بخوابند یا نخوابند؟! به خودتان دروغ نگویید. سریع از جای تان بلند شوید تا با این وسوسه های شیطانی مواجه نشوید که فقط یه ربع دیگر ده دقیقه دیگر بیدارم کن و…
خودبیدار نگه داری!
اگر هیچ کدام از این ها هم افاقه نکرد اشکال ندارد. شما شده فقط بیدار بمانید. در رختخواب باشید اما خودتان را بیدار نگه دارید. حداقل زمان بین الطلوعین. کم کم به این بیدار ماندن عادت می کنید و شروع می کنید به انجام مراحل بعدی مثل برخاستن از رختخواب و برنامه ریزی برای این وقت طلایی.